ماهی زنده را دیده ای که بیندازند توی ماهی تابه ؟
دارم هی می پرم بالا که نسوزم
هی میخواهم چیزی را به تو بفهمانم
و تو مثل دیواری که حتی گربه ای هم رویش نیست
فقط نگاهم میکنی !
امشب یا دیشب یه سریال به نام به خاطر من از شبکه دوم سیما پخش میشد که من بر حسب اتفاق یه صحنه اش رو دیدم و در همون یه دقیقه ای که دیدم این مکالمات در جریان بود
نقش مرد رو رامتین پناهی بازی میکرد و نقش مقابلش رو یه خانم بازی میکرد که من نمیشناختم
خیلی شنیده بودم که سیمای ایران داره کم کم به طرف ابتذال میره ولی چون زیاد سرو کار ندارم زیاد توجه نمیکردم
.
.
.
زن : باید عقدم کنی
مرد : خوب ، موقت ، فقط باید دو روز بهم فرصت بدی
زن : فردا صبح توی محضر میبینمت ( جدا شدن از مرد و حرکت به سمت دیگر )
مرد : لااقل بیا برسونمت
زن : فردا که عقدم کردی بیشتر وقت داریم با هم باشیم
.
.
.
پ.ن: نمیدونم ارتباط بین " بیا برسونمت " با " بیشتر وقت داریم با هم باشیم " چیه ؟
پ.ن2: تجربه قبلی از " با ماشین رسوندن " وجود داره که یعنی معنی جمله رو به طور وضوح هر دو طرف میدونن
امروز صبح که سوار تاکسی شدم مکالمات پایین انجام شد
راننده : (بدون هیچ مقدمه ) بازم عید داره میرسه و بازم باید شرمنده زن و بچه باشیم
من و یک مسافر : خنده تلخ
راننده : خوب ما که آب از سرمون گذشته ، واسه دیوونه هم هر روز عیده (یه ضرب المثل ترکی )
مسافر : از باب شرمنده بودنش که همیشه خدا واسه ما عیده
راننده : (در حالیکه دست دراز کرده تا با اون دست بده ) ایول این یکی وصف و حاله منه
مسافر : مال کی نیست ؟
راننده : کی میشه ما از عیدای اینجوری راحت بشیم ، اگه ما این عیدو نخوایم کیو باید ببینیم ؟
هر عملی را عکس العملی است مساوی با آن و مخالف جهت با آن
خدا بیامرز ایزاک نیوتن
بچه که بودم (حالا نه اینکه خیلی بزرگم ) این قانون که یکی از قوانین اصلی نیوتن بود خیلی برام نچسب بود حالا میفهمم که بنده خدا چه زجری کشیده تا اینو فهمیده و الحق و الانصاف هم خیلی قانون خوبیه !
این قانون نه تنها در دنیای فیزیک و مکانیک کاربرد داره کاربرد دیگه ای هم که داره و بنده اونو کشف کردم و مرحوم نیوتن از کشفش عاجز بودن همانا صدق کردنش در علوم مختلف نظری و روابط اجتماعیه ! فقط با یه تبصره کوچیک
یارو میزنه زیر گوش یکی دیگه و انتظار هم نداره که اون یکی بیاد و قربون صدقه اش بره میدونه که اونم حتما یکی میزنه زیر گوش این ! البته شاید محکمتر و ناغافلتر ! شایدم همراهش دو تا فحش هم بهش تقدیم کنه
این همون تبصره اس که گفتم در روابط اجتماعی عکس العمل شدید تر از عمل بوده و فقط در شرایط بحرانیه که با هم مساوی میشن
به هر حال از جنبه طنز مساله که بگذریم هدفم در مورد طرح این مساله کاملا جدیه و همیشه یه مساله توی اینا ثابته و اونم اینکه وقتی یه عمل ناهنجار انجام میدی نمیتونی انتظار یه عکس العمل عمل هنجار رو داشته باشی وقتی حق کسی رو میخوری نمیتونی انتظار ادای حقت رو داشته باشی وقتی از یکی دزدی میکنی نمیتونی انتظار داشته باشی که ازت ندزدن وقتی به یکی خیانت میکنی نمیتونی انتظار داشته باشی که باهات صادق باشن و پای بند !
به قول یارو گفتنی زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن
بهتره خوب باشیم تا نسبت بهمون خوب باشن مهربون باشیم تا واسمون مهربون باشن
به جمله قشنگی که هست اینه که هر چی به کائنات بدی همونو ازش میگیری
حضرت علی (ع) میگه : در حیرتم از کسی که زیر دست خود را نمیبخشد و انتظار بخشش از بالا دست خود را دارد
پ.ن: شما چه عکس العملهایی رو دریافت کردید که بعدا فهمیده باشید جواب کودوم عملتونه
باران که ببارد همه چیز را میشوید
رد نگاه تو را
با تمام گناه من !
پ.ن: انگار دارم به سمت مینیمال نویسی میرم یا شایدم به سمت هایکو
دیروز یکی از آشناهای قدیمی رو دیدم و بعد از احوالپرسی سر حرف باز شد و نمیدونم چطور شد که بحث رسید به چین و ایران و مدیریت و مقایسه و اقتصاد و .......
ایشون داشت از چین حرف میزد و میگفت که میگن حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت داره و واسه تمام افراد خانوار کار و شغل دارن و از مدیریت منابع انسانیش تعریف کرد و از اقتصادش و کلا تکیه اش روی مدیریتش بود و اینکه بازار جهانی رو با این مدیریت و کارش قبضه کرده و اروپا و آمریکا جلوش کم آوردن و حتی یه مدت درای بازارشونو به روی کالاهاش بستن ولی نشد
بعد از کلی تعریف از چین خیلی جدی و خیلی هم با تعجب برگشت و ازم پرسید «اونا کمونیستن دیگه !نه ؟» راستش یه لحظه خشکم زد و ادامه داد اونا خدا ندارن دیگه ؟ و من که ماتم برده بود فقط خندیدم و اونم خندید
ازش که جدا شدم هنوز حالت تعجب و سوالش توی ذهنم وول میخورد ! یعنی چی که اونا کمونیستن ! یعنی چی که اونا خدا ندارن !
بعد فکر کردم و دیدم واسه آدمایی مثله ما که به حق هم لقب جهان سومی بهمون دادن داشتن چیزی مثله خدا خوب نیس ذاتا ما آدمای تنبلی هستیم و وقتی چیزی به اسم خدا داریم که مشکلات رو حل و فصل کنه دیگه به خودمون زحمت نمیدیم که تلاش کنیم حتی بعضی وقتا به خودمون زحمت نمیدیم که راجع به مشکل و راه حل هاش فکر کنیم مخصوصا مایی که واسه همه کار یه دعا داریم و همه کارامونو به واسطه دعا انجام میدیم و خودمون رو هم پاک و عاری از گناه و لایق استجابت دعامون میدونیم ما حتی واسه پول در آوردن هم دعا داریم !!!!
خوب اگه مام مثله مردم چین بودیم (کمونیست نه ها ولی اینطور نبودیم که فکر کنیم همه چی رو خدا بایست حل کنه ) و در مورد لیس الانسان الا ما سعی که حرف خود خداست بیشتر از دعاها که اکثرشون حرف ائمه است تبلیغ میکردیم حتما الان این نبودیم که هستیم و اگر هم به پای چین نمیرسیدیم به حتم از کشورای جنوبشرقی آسیا مثله کره و مالزی و سایرین که الان واسه خودشون اسم و رسمی دارن جلوتر بودیم
ماها حتی راه درست استمداد از خدا رم بلد نیستیم و حتی از اونم میخوایم سواستفاده بکنیم خوبه که خدا خداست وگرنه الان به روز سیاه نشسته بود
با هم قدم بزنیم که چه بشود ؟
گوسفند ها هم می توانند با هم راه بروند !
مهم این است که یکی بع بع کند و آن دیگری بفهمد !
پ.ن: داریم از عدم تفاهم صحبت میکنیم ربطی هم به جنسیت و لزوم دو جنس مختلف ندارد !
خیلی احمقانه است
باید کاسه آب بگیرم دستم
قرآن بگیرم روی سرت
یاس سفید پرپر کنم توی کاسه
که چه بشود ؟
که بروی و نیایی
بروی و فراموشم کنی !
چقدر گذشته از آغار آشناییمان ؟
پرسید و خودش هم جواب داد
نمیخواهد نمیخواهد نه نمیخواهد که جواب بدهی
شاه توت میخوری یا قهوه تلخ ؟
نمیخواهد نمیخواهد نمیخواهد جواب بدهی
دختر همسایه مان عاشق همکلاسی پسر همسایه مان شده است
میفهمی که سخت است بفهماند
یا بگوید !
میگویی چه کار میشود کرد ؟
نمیخواهد نمیخواهد نمیخواهد جواب بدهی
بگیر
قهوه تلخ برای روزهایمان
و شاه توت شیرین برای امروز
گفتی همه اش هفت سال است که دوستیم !
چقدر کم !