مرغ ها احمق تر از اونی هستن که بتونن مسایل رو از هم تفکیک کنن و تشخیص بدن! بارها دیده بودن که دین و اعمال دینی برای مزرعه دار اهمیتی نداره و اصولا به باورهای دینی معتقد نیست اما داشتن در مورد اتفاق دیروز صحبت میکردن و یکی به اون یکی میگفت: دیدی مزرعه دار چطور داشت عبادت میکرد و دعا میخووند حتی در اون حال که اوضاع اونقدر بهم ریخته بود که حتی خود من که مرغ دینداری هستم نمیدونستم چکار کنم و لی اون داشت دعا میخووند , و مرغ دیگه داشت با بیشتر کردن پیاز داغ ماجرا , گفته های اولی رو تایید میکرد که ناگهان قناری که قفسش نزدیک پنجره بود سکوت خودشو شکست: " اصلا هم اینطور نیست همونطور که خودتونم میدونید مزرعه دار اصلا به باورهای دینی اعتقادی نداره فقط دیروز در اون شرایط که از لحاظ روحی نیاز داشت که به یه قدرت بزرگتر تکیه کنه تا آرومتر بشه , خواست با خدا ارتباط برقرار کنه و چون نمیدونست چطور به اون قدرت بزرگتر وصل بشه خودشو گم کرده بود واسه همین شروع کرد به دعا خوندن!