داستانک های حیوانات 09

دو تا سگ مزرعه دار نشسته بودن جلوی در و داشتن بدرقه مهمون مزرعه دار رو تماشا میکردن , سگی که سن و سالش بالاتر بود رو به جوونتر کرد و گفت نظرت راجع به رابطه مزرعه دار با مهمونش چیه؟ سگ جوونتر یه نگاهی به مزرعه دار و مهمونش کرد و برای اینکه یه چیزی گفته باشه گفت به نظر میاد که دوستان صمیمی و خوبی باشن و رابطه شون نزدیک باشه
سگ پیرتر رو به سگ جوون کرد و گفت مزرعه دار چهار نوع رفتار با اونایی که میان مزرعه اش داره , مثلا اگه وقت ناهار باشه و به مهمونش چیزی نگه و تعارفی نکنه معلومه که یا غریبه اس یا آشنایی چندانی با هم ندارن , اگه بهش بگه می موندی میرفتیم ناهار! یعنی طرف آشناس ولی رابطه چندان صمیمی نیست یا مزرعه دار دلش نمیخواد که اونو مهمون کنه , اگه بگه بریم ناهار؟ رابطه اش صمیمی هست اما نظرش راجع به موندن یا نموندن مهمون پنجاه پنجاهه , و اگه بدون حالت سوالی بگه وقت ناهار شده , در خدمت هستیم رابطه شون یا خیلی صمیمیه که نمیخواد ولش کنه بره  یا اینکه انتظار داره طرف یه جایی یه کاری براش انجام بده و هر چه رسمی تر باشه درصد این انتظار بالاتره و ناهارش بهتر!   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد