دیروز به اصرار دوستان برای اولین بار در طول زندگیم به یه باشگاه بدنسازی و فیتنس رفتم و باهاشون همراه شدم برام آدمایی که اونجا میومدن جالب بودن بیشترشون بدون اینکه توجه کنن که واقعا هدف از وجود چنین باشگاهی و هدف اصلی و نهایی از وجود چنین جا و چنین دستگاههایی چیه, فقط و فقط به فکر این بودن که بالا تنه شونو مثلثی شکل کنن تا به چشم دوست دخترشون خوش هیکل و متناسب برسن , بیشترشون حتی یه حرکت کوچیک هم برای متناسب تر کردن پایین تنه شون با بالا تنه شون نداشتن و همینطور داشتن خودشونو میکشتن که بازوهاشون و سینه شون و کول هاشون زیبا و پهن برسن , برام خیلی جالب بودن آدمایی که میومدن اونجا , تقریبا هیچ نوع سنخیتی نداشتیم و تقریبا هیچ گونه نزدیکی فکری و فلسفی هم نداشته و نداریم اما جبر زمانه و اصرار دوستان باعث شد که با هم دیگه زیر یه سقف و تو یه مکان مشترک جمع بشیم و میتونم بگم که تنها عنصر ناهماهنگ با اون جمع من بودم که حتی خودمم نمیدونستم که چرا و به چه دلیل اونجام؟