عاشقانه ای از فروغ

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر تو ام سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستی ام ز آلودگی ها کرده پاک

ای تپشهای تن سوزان من

آتشی در سایه مژگان من

ای ز گندمزارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پربار تر

ای در بگشوده بر خورشید ها

در هجوم ظلمت تردید ها

با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر جز درد خوشبختیم نیست

 

این دل تنگ من و این بار نور ؟

هایهوی زندگی در قعر گور ؟

 

 

قسمتی از شعر عاشقانه از فروغ فرخزاد

 

پ.ن : کارام تقریبا به خیر و خوبی تموم شدن من میشه گفت برگشتم

نظرات 15 + ارسال نظر
فروزان 1387/02/24 ساعت 01:50 ب.ظ

می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه خویش

بخدا می برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه خویش


می برم، تا که در آن نقطه دور

شستشویش دهم از رنگ گناه

شستشویش دهم از لکه عشق

زینهمه خواهش بیجا و تباه


می برم تا ز تو دورش سازم

ز تو، ای جلوه امید محال

می برم زنده بگورش سازم

تا از این پس نکند یاد وصال


ناله می لرزد، می رقصد اشک

آه، بگذار که بگریزم من

از تو، ای چشمه جوشان گناه

شاید آن به که بپرهیزم من


بخدا غنچه شادی بودم

دست عشق آمد و از شاخم چید

شعله آه شدم، صد افسوس

که لبم باز بر آن لب نرسید


عاقبت بند سفر پایم بست

می روم، خنده به لب، خونین دل

می روم، از دل من دست بدار

ای امید عبث بی حاصل

"فروغ عزیز"

سلام فروزان عزیز
انگار همه به نقطه ضعف من پی بردن و دست میزارن روش
ممنونم ازت بابت شعر قشنگی که واسم گذاشتی

اسمارتیس 1387/02/18 ساعت 11:42 ب.ظ http://smartis.blogsky.com

من عاشق فروغم...

ولی سعی می کنم دیگه دیوانشو به کسی هدیه ندم. آخرین باری که این کارو کردم باعث شد شدیدا احساس حماقت کنم...

منم بدتر از تو
نسخه ای ازش داشتم که بدون سانسور بود امانتش دادم به کسی و رفت و دیگه بر نگشت

سلــــــــــــــــام یاشار جون خوبی رسیدن بخیر
قدم رنجه کردی خوشحالم کردی به به به به
شعر فروغ معرکس و خیــلی شعراشو دوست دارم
اینم خیلی زیبا بود که نوشتی
خوشحالم که کارات به خوبی تموم شدن خبریه ؟ من بی خبرم آیا ؟ بازم میگم فضول خودتی من اصلا فضول نیستم (سوت) فقط چون خانومی نگرانته میپرسم باورکن
دلم تنگ شده برات و خیلی خوبه که برگشتی
بازم میاااااااااااااااااااااام

مرسی عزیزم
نه عزیزم خبری نیست
ممنون که نگرانمی

مرضیه 1387/02/18 ساعت 01:16 ق.ظ http://rahebihamrah.blogfa.com/

شعر بد نبود
نظری به بررسی هایم نداشتی؟

ببخش اومدم ولی کامل نخوندم

رسیدن به خیر...
کو سوغاتی؟؟؟؟؟

ای آدم مادی گرا (چشمک)
بد نبود از حال خودمم می پرسیدی (سوت)

فیروزه 1387/02/17 ساعت 06:05 ب.ظ http://myhome-f.blogsky.com

خوب سلام
چطوری؟؟
رسیدن به خیر..خدا رو شکر که باز گشتید
من عااااااااااااااااااشق شعرای فروغ فرخزادم چون یکی دیگم عاشق شعرای اونه
ولی در کل دوسش دارم
به هر حال خوچحااااااااالیم که دوباره می نویسی

سلام عزیزم
خب منم عاشق شعرای فروغم
نکنه منظورت به من بود که عاشق شعرای فروغم ؟؟ :دی
ممنون از لطفت

بادام تلخ 1387/02/17 ساعت 05:00 ب.ظ

سلام یاشار جون خوش اومدی

انشالا بلا دوره

سلام بهنام جون
نه عزیزم از این خبرا نیست
میدونی که بادمجون بم آفت نداره

عسل 1387/02/17 ساعت 02:41 ب.ظ http://www.tanhai68.blogsky.com

سلام...
خوش خبر باشی...
منتطر مینیمالات هستم...

لطف داری عزیزم

گربه 1387/02/17 ساعت 11:46 ق.ظ http://www.pishikoochoolooo.blogfa.com

درد تاریکیست درد خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن
سر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن

ممنون شعر قشنگی بود
انگار همه یه جورایی عاشق فروغن

شهرزاد 1387/02/17 ساعت 12:06 ق.ظ http://shahrzad91r.blogsky.com

سلامم یاشار جون:
خوبی عزیزم؟؟؟
شعر زیبایی رو از دیوان اشعار فروغ انتخاب کردی؛البته شعرهای فروغ که همشون معرکس...
و حرفی توش نیست...
لذت بردم؛
خدا رو شکر که شما هم پیروز و سر بلند شدی و کارات رو به راه شد..
موفق باشی و کامیاب...
پاینده باشی..

سلام به شهرزاد عزیز
ممنون از اظهار لطفی که داشتی عزیزم
ازت ممنونم خانومی
خوشحالم میکنی سر میزنی

زهرا 1387/02/16 ساعت 11:22 ب.ظ http://sookootez.blogsky.com

نکنه این مدت که نبودی عاشق شدی؟؟ پس عاشق برگشتی!!

نه بابا از این خبرا نبود
فقط گرفتاری بود

ladybird 1387/02/16 ساعت 07:59 ب.ظ http://namehaiedeltangi.blogsky.com

سلام خدارو شکر به خیر و خوبی تموم شد و برگشتی
شعری که انتخاب کردی از شعرهای مورد علاقه و پرخاطره منه پس ازت ممنونم
در ضمن یه دساان نوشتم در وبلاگ داستانیمwww.mystories.persianblog.ir
اگه حال و حوصله داری بخون ونظرت رو بگو...ممنون میشم

چشم مریناز خانوم
میام ومیخونمش
ممنونم که سر میزنی عزیزم
و خوشحالم که شعر فروغ خاطرات خوبی رو یادت انداخته

مونس 1387/02/16 ساعت 07:43 ب.ظ http://parandeyegharib.persianblog.ir

به می بینم که آپ کردی ...
خب خدا رو شکر که کار شما هم به خوبی و خوشی تموم شد ...
در مورد شعر هم دیگه فروغ اصلا جای بحثی وجود نداره ...

آره عزیزم
ممنون که همیشه منو مورد لطف قرار میدی

پاپیروس 1387/02/16 ساعت 07:05 ب.ظ http://papiroos.wordpress.com

خدا رو شکر که به خوبی و خوشی کارات ردیف شد

و باز خوشحالیم که برگشتی

حالا این همه مدت غیبت و این شعر ربطی به هم داره یاشار؟ :)

سلام پرستو جان
والا ربطش میشه گفت فقط همون بیت آخرش بود وگرنه ربط خاصی نداشت جز اینکه من این شعر فروغو خیلی دوست دارم

farshid 1387/02/16 ساعت 09:59 ق.ظ http://farshidx.blogsky.com/

سلام
وب زیبایی دارید
به من هم سربزنید
به امید دیدار

مرسی فرشید جان نظر لطفته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد