من درد مشترکم مرا فریاد کن !

چرا مینویسم ؟

این سوالیه که امروز برای خودم هم جالب شد توی یه اتفاق همزمان یکی از دوستان توی وبلاگش از چرایی نوشتنش پستی زده بود و این سوال رو از خودش پرسیده بود و همزمان دوست عزیزم منتظر این سوالها رو از من پرسیده بود :

کودوم وری باید به نوشته های شما نگاه کرد ؟

سیاسی ! اجتماعی ! ادبی ! هنری ! هیچ کودوم ! حرف دل ! یا چی ؟؟ یا اصلا برداشت آزاده ؟

دوست داشتم بدونم شما وقتی مینویسید چه جوری دارید فکر میکنید ؟

خوب این سوالا واسه خود منم جالبه هر چند تا به حال درباره اش فکر نکردم ولی تقریبا میدونم که چی میخوام

راستش من تا به حال به چرایی نوشتن فکر نکردم شاید لزومی هم نداشته و حالا هم نمیخوام زیاد سر این مورد بحث کنم واسه من حرفی که میخوام بزنم اهمیت بیشتری داره تا اینکه چرا میخوام این حرفو بزنم چون توی دنیای به این بزرگی هیچ دوتا آدمی نیس که بطور صددرصد مثله هم فکر کنن و مثله هم عقیده داشته باشن پس من به هر دلیلی که نوشته باشم اون به خاطر دلیل خودش میخونه و در باره اش قضاوت میکنه و حتی اونو با دلایل خودش میفهمه !  واسه من صرفا خود حرف و چگونگی نوشتن و چطور نوشتن و از کجا وارد بحث شدن مهمه نه اینکه چرا مینویسم هر چند که این خودش موضوع مهمیه

راستش مفاهیم نظری همگی نسبی ان و این نسبی بودن باعث میشه هیچ تقسیم بندی مشخصی نشه در موردش انجام داد پس من حرفمو میزنم عمل و کنش خودمو نشون میدم و منتظر عکس العمل و واکنش دیگران می مونم هر کسی ممکنه با سطح فکر همسان جنبه های  مختلفی از مطلب رو اخذ کرده باشه و راجع بهش برداشت کنه همونطور که وقتی شما یه پست میزنید کامنتای مختلفی از جنبه های مختلف یه موضوع دریافت میکنید و این به خصوص به نحوه برقراری ارتباط مخاطب با مطلب داره که آیا مخاطب با مطلب ارتباط لازم رو برقرار کرده یا نه ؟

برقراری ارتباط هم به شما بستگی داره برای برقراری ارتباط سادگی و ساده نوشتن بهترین راه حله و در بیشتر موارد حتی کوتاه بودنش و مهمه که جایی برای حرف مخاطب باقی گذاشته بشه که بیاد و از همون راه وارد بحث بشه و مطلب ذهنی خودشو بگه !

در این مورد حرف زیاد میشه گفت ولی اینجا جای این حرفا نیس

آیا  من سیاسی مینویسم یا هنری یا ادبی یا برداشت آزاده یا هیچ کودوم ؟ گفتم که این بحث جزو علوم نظریه و کاملا نسبی و مخصوصا هم که این زمینه ها چیزایی نیستن که بصورت منفک و جدا از هم تعریف شده باشن و وقتی تو داری سیاسی مینویسی در عین حال اجتماعی هم هست و وقتی هنری مینویسی ادبی هم هست و وقتی اجتماعی مینویسی شاید تلفیقی از همه انواع نوشته ها باشه ولی من به شخصه چون خودمو آدم اجتماعی ای میدونم و بدجوری به روابطم وابسته ام همیشه توی این تقسیم بندی ها خودمو توی گروه اجتماعی قرار میدم هر چند که اجتماعی بودن دلیل بر سیاسی و هنری و ادبی و برداشت آزاد و هیچ کودوم نبودن نیست اجتماعی یعنی اجتماعی از همه چی و در عین حال اجتماعی !

من یه دوره خاصی مجنون احمد شاملو بودم (و الانم هستم ) و روزی نبود که سه چهار ساعت وقتم رو با شعرهاش نگذرونم و هر کسی احمد شاملو رو بشناسه میدونه که اون چه نگاهی به جامعه داره شاید نگاه اون در من هم اثر کرده !

بزرگترین ضرری که با احمد شاملو بودن برای من داشت یاس بود که الان چهار ساله که جز چند شعر اونم در مواقعی که دلم واقعا داشته میترکیده دیگه سراغش نمیرم ولی دلیل نمیشه که اونو فراموش کرده باشم من با احمد شاملو شخصیتم رشد کرده و نمیتونه چیزی جز اینی که هستم باشه و به قول خودش :

من درد مشترکم مرا فریاد کن !

نظرات 13 + ارسال نظر

من به شاملو توهین نکردم!
منظورمو متوجه نشدی...
مهم نیست
خوبه

مگه من گفتم تو به شاملو توهین کردی؟
جوابم هنوزم هست دقیق بخوون من همچین نظری ندادم
به قول خودت مهم نیست
خوبه

فروزان 1386/12/20 ساعت 03:42 ب.ظ http://tarikioeshghe.blogsky.com

قبول کن گاهی بی دلیلی قانع کننده ترین دلیل دنیاست...
نمیگم من بی دلیل می نویسم.ولی واقعا بعضی چیزا دلیل نمی خواد.

اگه منظورت عشقه شاید
ولی یه چیز دیگه رو نمیدونم

شمیم 1386/12/20 ساعت 12:28 ق.ظ http://shamim-26.blogsky.com

من نمی دونم چرا می نویسی . ادبی مینویسی یا سیاسی یا هر چیز دیگه .فقط میتونم بگم من دوسشون دارم و به همین خاطرم میام می خونمشون .کسی که منو مجبور نکرده کرده ؟میتونستم مثل ده ها وبلاگ دیگه ای که در روزمی بینم ازش رد بشم اما نتونستم .

خواهر خودمی دیگه
گلی
چیکارت میشه کرد جز اینکه ازت ممنون بود

منتظر 1386/12/19 ساعت 11:56 ب.ظ http://darpanaheto.blogsky.com

الله
سلام


ممنون که جواب سوالم رو دادید
نمی شه گفت کاملا موافقم با شما
ولی خوب حق با شماست ... همه چیز نسبی است و شاید نشه تفکیکی قائل شد
البته این برای وقتی است که کسی واقعا قصد خاصی از نوشته هاش نداشته باشه
مثل خیلی ها که کاملا منظورشون از نوشتن رسوندن یه مفهومه سیاسی یا ادبی یا ...
حتما می دونید چی می گم
خب به جناب پاپیروس هم عرض کنم که بنده قصد جسارت و نقد نوشته هاتون یا برچسب سیاسی مذهبی یا ... زدن به اونها رو نداشتم
شاید فقط یه کنجکاوی یا شاید به خاطر برداشتهای مختلفی است که خودم داشتم
و دیگه اینکه من فکر می کنم علت نوشتن نه تنها مهمه بلکه بخشی از همون حرفی که زده می شه رو هم دربرداره
شما هم حتما (یعنی من این طور فکر میکنم) دلیلی برای نوشتن دارید ... شاید بهش فکر نکردید ولی چیزی حتما در درونتون هست که از شما می خواد بنویسید
اون دلیل حتما نباید خیلی پیچیده و فلسفی و ... باشه ولی نمی تونم قبول کنم چرایی نوشتن هیچ وقت مهم نبوده باشه برای شما
ولی ممکنه اهمیت زیادی نداشته باشه

به هر حال منم قصد بحث کردن نداشتم
فقط یه سوال ساده بود
اگر جسارت دونستید معذرت می خوام
شاید هم بهتره ندونم ، چون می تونم هر طور که دوست دارم تعبیرشون کنم


سعی می کنیم درد مشترک را همراه هم فریاد کنیم !!
موفق باشید جناب بید اجتماعی
در پناه حق

سلام
میدونی که نظرات تو دوست عزیز همیشه واسم محترم بوده و هست ولی تقریبا چیزایی که گفتم اونایی هست که در حال حاضر در درونم هست و راجع به چرایی نوشتن هم این نیست که هیچ انگیزه ای نداشته باشم ولی فعلا .....
فعلا که دارم مینویسم و برای من همین کافیه
منم میدونم که تو عزیز من قصد جدل نداری ولی بحث همیشه خوبه اینم که یه سوال برات بوده مشخصه که پیگیر قضایا هستی و من از این بابت ازت ممنونم
تو هر جور که راحتی تعبیرشون کن منم چیزی نمیتونم بگم
در ضمن من همون بیدمجنون باشم کلی هنر کردم
همیشه سعی کردم که به چیزایی بپردازم که همیشه جلوی چشممونه ولی چون بهش عادت کردیم یا واسمون روزمره شده یا به هر دلیل دیگه ای بهش دقت نمیکنیم رو برای تفکر دوباره هر کسی با فوت کردن غبار فراموشی از روش مطرح کنم تا خود طرف به نتایجی برسه و اونارو واسه منم بگه تا منم تو زندگیم ازش استفاده کنم
نه تنها من بلکه اونایی که میخوننش
مرسی
موفق باشی

زهرا 1386/12/19 ساعت 11:09 ب.ظ http://sookootez.blogsky.com

بافریاد.....بیددددددددددددددددددددددد مجنووووووووووووووووون! راستی ...گوشهات و باید می گرفتی قبلش!

خوبه که اولش گفتی وگرنه کر میشدم

فیروزه 1386/12/19 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.myhome-f.blogsky.com

سلام
چطوری؟؟
یاشار؟؟؟درست می گم دیگه؟؟
والا درد من چیزی نیست که قابل بیان باشه
حداقل واسه کسی می تونم بگم که از اولش رو بدونه
مرسی از همدردیت
برم نوشتت رو بخونم.
فعلا.خوابم میاد
نگفتی با تبادل لینک موافقی یا نه؟؟؟

سلام
نمیخوام تاقچه بالا بزارم ولی خودت جای من
اول نمیدونی من خانومم یا آقا
حالام که پستمو نخوندی
باز گلی به گوشه جمال من که اومدم و واسه مطلبت کامنت دادم که یعنی خوندمش
حالا خدایی تو بودی با این شرایط تبادل لینک میکردی؟
من با تبادل لینک موافقم ولی به شرطی که بینمون احترام متقابل باشه
وگرنه توی لینک دوستام هستن کسایی که منو لینک نکردن ولی من چون دوستشون داشتم لینکشون کردم
یادمون باشه که این یه معامله نیس

سیمیلی... 1386/12/19 ساعت 08:25 ب.ظ http://simi-smily.blogsky.com/

:)))))...
ای بابا... اگه مردم بذارن...
والا شازده خان که گویا می خواد بره سؤیس، اما دوست جدیدم عازم یو.اس.آ است :((...
میبینی شانس منو؟؟؟ دلم می خواد سرمو بکوبم به دیوار! چند ماه دیگه که دوستم بره من چه خاکی به سرم بریزم؟؟!؟!؟!؟!
آره به خدا! مشکل از این لاینحل تر به عمرم ندیدم!
مرسی که سر زدی بهم، خوشحالم کردی کلی...

نمیدونم باهات همدردی کنم یا نه ؟
اصلا اگه بخوام باهات همدردی کنم چه جوری باید همدردی کنم ولی باید بگم که سخته

مونس 1386/12/19 ساعت 01:55 ب.ظ http://parandeyegharib.persianblog.ir

سلام
اول از همه باید بگم که ممنون از این که پستمو خوندی و برام ارزش قائل شدی ...
در مورد پستت باید بگم که بستگی به خود شخص داره که چه طور می خواد دیگران را متوجه موضوعی که داره بکنه ...
یکی برای دلش دیگری برای مسائل اجتماعش و خیلی ها دم از سیاست و خیلی چیزهای دیگه ...
اما شاید اصل نوشتن این باشه که یه جوری بودن و حس کردن این که می تونی ببینی که داره چی اتفاق می افته و چرا حالا به جای عمل باید هممون به نوشتن رو بیاریم ...
به هر حال هر کسی دوست داره یه جوری با نوشتنش بودنش و ثابت کنه...
خیلی ها هم برای سبک شدن از اینکه جایی برای بیان خیلی از حرفا پیدا نمی کنن...
دنیای مجازی دنیایی شده که دیگه هیچ کس به خودش اجازه نمی ده تو دلش چیزی بمونی حالا در هر موردی که می خواد باشه ... دیگه قانون و محدودیت و چارچوب نداره ...
دیگه کسی نمی ترسه که کی درموردش چی فکر می کنه ...
گاهی اوقات هم با نوشتن در یک موضوعی می توان خیلی از جوانب را از طرف نظراتی که نسبت به اون نوشته داده می شود رو سنجید ...
و خیلی مسائل دیگه ...
و در آخر گاهی اوقات نوشته خودش می خواد که نوشته بشه ...
مثل خیلی از پستهای من که خودم نمی دونم چرا می نویسمشون ...

اولا که به عنوان یه دوست که ادعاشو داریم این وظیفه منه که پستتو کامل بخوونم و بعد کامنت بزارم
در مورد پستم باید بگم که
هر کسی از ظن خود شد یار من
یا یه چیزی تو همین مایه ها
در مورد اکثر نظراتت راجع به نوشتن هم موافقم بسته به حس آدم و شرایطش نوشتن پیش زمینه های خودشو می طلبه

نقش خیال 1386/12/19 ساعت 01:38 ب.ظ http://kelkekhial.blogsky.com

سلام.
چرا مینویسیم؟؟
سوال سختیه...چون یه جورایی کل زندگیتو میبره زیر سوال ..که اصلا برای چی...به چه هدفی داری به عمل مقدس!!! زیستن ادامه میدی.
با نوشتن تو این فضا میتونی آرا و نظراتت را با دیگران به اشتراک بگذاری...هرچند انسان معاصر یعنی من داریم رو به تهی شدن پیش میریم.
و البته نوشتن برای ما که هیچ تریبونی برای حرف زدن نیست ..بهترین فریاده.
و راجع به شاملو بگم که دوستش دارم ..و فراموش نمیکنم شبهایی رو که با آهنگ صداش و ترنم شعرهاش تخدیرم کرد.

حرف خوبی میزنی سوال سختیه و به قول تو میتونه زندگی آدمو زیر سوال ببره
خوشحالم که راجع به شاملو توافق نظر داریم

خوبه که احمد شاملو رو دوست داری اما دوست خوب تو یک انسانی و وجودت وابستگی به هیچ شخصیتی نداره این تو بودی که خواستی اینطوری باشی!
در مورد نوشتن...
من همون طور که ادرس وبلاگم هست در گیجی به سر می برم
در پی آگاهی در پی دانستن
برا همین می نویسم شاید با نوشتن یه نظر بتونه تلنگری بهم باشه و چیزای جدیدتری بفهمم!

میدونی سپیده جان
هر آدمی از شرایطش تاثیر میگیره همونطور که وقتی تو توی یه محیط غمگین قرار میگیری ممکنه پستی که میزنی شاد نباشه و یا برعکس! خود آدمیزاد هم اینطوره
و شاملو هم شخصیت کوچیکی نیست که من از زیر سایه اون بودنم شرمم بشه و تاثیر پذیری آدم از یه انسان بزرگ که الگو یه جامعه آرمانی میتونه باشه خیلی طبیعیه و به نظرم بد هم نیست و گاهی وقتا تاثیر پذیری هم دست خود آدم نیست

شیرین 1386/12/19 ساعت 12:41 ب.ظ

سلام یاشار جان
اول از همه باید بگم که مطلبتون بسیار عالی بود. و دوم اینکه احسنت به این همه هوش و ذکاوت. بله شما راه رو درست اومدین و فکر می کنم چون اینجا لینک بودین و من از این طریق سایت شما رو باز کردم ردیابیم کردین اتفاقا قصد داشتم به اولین کسی که آدرس وبلاگ جدید رو می دم شما باشید. تا اولین نظر رو از خودتون دریافت کنم که اولین نظر هم مال شما شد.
فعلا که وبلاگ جدید پر از خالیه ولی امیدوارم بتونم که از سلبق پربارترش کنم.
ممنونم دوست عزیزم که به یاد من هستین.
منتظر نظرات سازنده شما هستم.
شیرین
www.sz1.blogfa.com

شیرین عزیز لطف داری
منم زیاد باهوش نیستم شانس داشتم که پیدات کردم
در ضمن لطف داری که منو به عنوان یکی از اولین دوستان مجازیت دعوت میکنی به وبلاگ جدیدت امیدوارم لیاقتشو داشته باشم
در ضمن عجله نکن هیچ درختی یه شبه درخت نشده مطمئنا اول هسته بوده

یگانه 1386/12/19 ساعت 09:42 ق.ظ http://batouam.persianblog.ir

به نظرم این نوشته را می شد در جواب سوال «چرا نمی نویسم » هم گذاشت!!!

نمیدونم شاید

پاپیروس 1386/12/19 ساعت 12:42 ق.ظ

که این طور!
اما من نظرمو برات نوشتم حتماْ خوندیش
واسه من دردرجه اول چرا نوشتن مهمه
می خوام بدونم واسه چی می خوام بنویسم؟
بعدش نحوه نگراش و چگونگیش بواسطه ی همون چرائی خلق می شه
مثلاْ اگه بخوام طنز بنویسم و مخاطبم طنز دوست داره می تونم چگونگی شکل گیری قالب طنز رو بهش فک کنم
حالا ایده ها متفاوته
اما خب اینم نظر من بود
موافقم باهات
اما نوشتن یه چیزی مثل رفتنه اما روی لبه تیز یه شمشیر
مثلاْ تو داری یه مطلب کاملاْ اجتماعی می نویسی ممکنه کلی برداشت ازش بشه و به قول منتظر خان می شه برداشت مذهبی یا سیاسی هم ازش داشت و کلی عکس العمل باورنکردنی دریافت خواهی کرد
یا مثلاْ یه حسی از روابط یه دوست که می تونه حتی مجازی هم باشه باعث بشه که تو یه مینیمال بگی و فردا کلی حرف و حدیث که طرف عاشق بوده و از فراغ یار چیزی گفته
ای بابا از دست این ملت!
آدم نمی تونه حرف بزنه یعنی؟!
خب برداشت شما این جوریه گناه من نوعی چیه مثلاْ؟
نمی شه آخر هر متن آدم دل و روده موضوع پست رو هم بریزه بیرون و بگه منظور من این بود
به نظرم جذابیت نوشتن تو دنیای مجازی به همینه که هیشکی نمی تونه فکرتو بخونه درست همون جور که خودت به موضوع نگاه کردی
و درصد خیلی کمی می تونن برداشت درستی از یه مطلب نویسنده داشته باشن

ممنون از لطفت آره نظر تورو خوندم و تا یه حدودی هم باهات موافقم همونظور که گفتم توی علوم نظری هیچ دو نظری عین هم نیست حتی نظر استاد و شاگرد چه رسد به نظرات دو تا دوست
ولی خوب همونطور که واسه خودتم گفته بودم هر کس از دریچه نگاه خاصی به مسایل نگاه میکنه و من فعلا دارم از این دریچه نگاه میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد