راستشو بخوای اصلاْ متوجه نشدم این همه قیل و قال سر اون کامنت چی بود؟ به قول گفتنی یه خرده کامفیوز شدم مهم نیست که کی چی می گه یاشار خان تو می تونی یه دکمه رو بزنی و دیلیت نیاز نیست آی پی افشا کنی و خون خودتو کثیف کنی از تو بعید بود عصبانیت مگه آدم نمی تونه از یه آی پی دیگه کامنت بزاره؟ این چه کاریه؟ آی پی لو دادن و این حرفا دیگه چه صیغه ایه؟ الان اگه بخوای از روی جنس نوشته دستت میاد این کامنت رو کی گذاشته یا این ۳۰۰ تا وبلاگ مال چند نفره اگه بخوام برات مثال بزنم کلی وبلاگ هست این روزا که یه نویسنده دارن و خودت با خوندن مطالب می تونی اینو احساس کنی بزار آدما راحت باشن توهین نبود بگه برو روانشناسی خب رفتن اشکال داره بزار اونم خالی شه فحش که نداده اگه داده بود اصلاض نباید پابلیش کنی اینجا هر کی حق نداره هر چی تو دهنشه بریزه بیرون اینجا براش خودت قانون گذاشتی زیاد سخت نگیر از هر کی اندازه فهمش انتظار داشته باش اشکالی نداره مثال زدن جداْ گاهی ماها از گوسفند هم بدتریم ۱۰۰ رحمت به گوسفند
جاداره اینجا من هم از تو و هم از سایر دوستان به خاطر اینکه کنترل خودمو از دست دادم معذرت خواهی بکنم راستش هر چند دوست ندارم ولی میخوام اون کامنت و جوابشو پاک کنم و فراموش کنم که یه همچین اتفاقی افتاده
سلام... آنقدر خانه‌ی من تاریک است و فضای قفسم نزدیک است که ز هرم نفسم میله‌های قفسم میشکند. گاهی اوقات حرف دل خودمو هم نمی‌فهمم ...چه برسه به اینکه بخوام به تفاهم یا عدم تفاهم با مخاطبم فکر کنم. میبینی توروخدا؟؟؟؟ تعطیل شدم رسما من!!!ا یا حق
یه باری یه کسی ازم پرسید تفاهم یعنی چی ؟ اون موقع عجیب ترین سوال ممکن بود به نظرم !! ولی بعدا فکر کردم که واقعا یعنی چی ؟ یعنی واقعا "مهم این است که یکی بع بع کند و آن دیگری بفهمد !" من هم این سوال رو کردم از خودم ... اما فقط اخرش نتیجه این بود که .... نمی دونم یعنی چی !!!!!
ولی اولین باری که احساس کردم با کسی تفاهم دارم ، باز هم معنی اش رو نمی دونستم ولی حسش می کردم
معنی اش برای من این بود : (هرچند شاید نامفهوم)
هیچ کس از جنس ما نبود این چنین که هستم... که هستی... نمی گویم صمیمی نمی گویم پاک! ولی هیچ کس مثل ما نبود حتی شبیه! من گشتم تمام دالانهای روشن تمام تودرتوهای معنی و تمام کوچه های انسانیت را چون تویی نبود این جای خالی از ان توست هیچ زیبایی هیچ آشنایی هیچ احساسی آن را پر نخواهد کرد باز خواهم گشت خواهم رفت تمام جاده های نگاه را و تنها گرد این راه ها چهره ام را پریشان تر خواهد کرد گاهی خود را در اینه می بینم و نمی شناسم نگران می شوم! نکند تو نیز مرا نشناسی؟!
حالا نگید بی ربط بود می خوره تو ذوقم :) چه خوب می شد خود شما هم یه کامنت برای این پست بگذارید ...
در پناه حق
عالی بود همه چیز به همه چیز ربط داره عزیز راستش پیشنهاد خوبی بود شاید یه کامنتی هم خودم بزارم
نمیدونم چی بگم ...آخه خیلی از حیوونا میتونن کنار هم راه برن حالا تو چرا گوسفند و گفتی ...ذهن من الان طرف گوسفنده که ببینم چه اتفاقی افتاده که تو انتخابش کردی !
میدونی نهال جان روح حرف من همونه ولی گاهی لباسشو عوض میکنه راستی جواب تو رو پاپیروس عزیز داده اگه خواستی بخوونش
اول بگم که شمیم خانم گل انگار مطلبی رو که یاشار خان تصمیم گرفتن شاید هر روز آپ کنن رو نخوندن
نمی دونم توی کامنتا خوندم یا توی پستا اما بعد کنکور یاشار گفت که احتمالاْ هر روز حسش باشه که بنویسه پس می نویسه و دیگه زوج و فرد و زنونه و مردونه نداره آخه همیشه زوج و فرد منو یاد نوبتای سالن ورزش- کتابخونه و غیره و غیره می ندازه که زنونه و مردونش کردن
هر بار قبل کامنت و اتصال با نویسنده وبلاگی سعی می کنم کامنتای قبلی رو هم بخونم تا تکراری نشه کامنت و اینکه ببینم نبض قضیه چه جوری می زنه و کی چی دستگیرش شده
و گاهی یاشار خندم میاد که نویسنده بیچاره چی گفته و کامنتا چی جواب دادن!
یعنی شاید توی (۱۰+ ؟؟ ) حالا چند تا کمتر یا بیشتر کامنتا فقط همون چند تا علامت سوال که نمی دونم چند تاست می گیرن که نویسنده چی گفته و بقیه فقط یه جور اعلام آپ کردن
این روزا همه می خوان فقط افکار خودشون خونده بشه واسه همین هر کی فقط یه جور اعلام وجود می کنه و این نشون می ده آدما چقدر تنهان
اما راه رفتن همون تفاهم نیست اینو کی گفته؟ تفاهم کلمه خیلی سنگینیه هیچ دو تا آدمی رو نمی تونی پیدا کنی که ۱۰۰٪ با هم تفاهم داشته باشن گاهی اوقات احترام گذاشتن به عقاید طرف مقابل باعث می شه که حس کنی باهاش تفاهم داری اگر اختلافات پیچیده تر باشه و بتونی باهاش به راحتی کنار بیای یعنی تونستی به حد اعلای تفاهم برسی اما اگه زیپ دهنت رو کشیدی تا چیزی نگی که طرف ناراحت بشه و از درون سوختی و کباب شدی و بوی کباب دل و قلوه و جیگرت همسایتو خبردار کرد که به به مراسم باربیکیو راه انداختین اون وقته که باید برای خودت متاسف باشی که داری نقش همون بع بعی رو بازی می کنی
گاهی چرا آدما می خوان فقط نقش بع بعی رو بازی کنن؟ یعنی نقشش راحته یاشار؟ چرا هیشکی نقش بز رو بازی نمی کنه؟ می دونی بز با گوسفند چه فرقی داره؟ جدی می گم توهین نشه یا بر بخوره به قبای یکی
گوسفند همیشه تبعیت می کنه از سر دسته گروه و راه اونو می ره و هر جا که اونو بکشه می ره اما بز لیدر گروهه و همیشه خودش تعیین می کنه که کجا باید بره حتی اونقدر کله خره که جاهایی می ره که گوسفند بیچاره نمی تونه بره و از اون بالای صخره به ریش گوسفندی که نداره می خنده
خیلی خنده دار شد مگه نه؟ اما به نظرم بز بودن برای تفاهم بهتر از گوسفند بودنه البته چون خودت بع بع رو توی پستت آوردی منم این جوری جواب دادم
اما مهم اینه که آدم انسان باشه و بتونه به تفاهم واقعی برسه حتی اگه نظر مخالفی داشته باشه و نظر مخالفی هم بشنوه
میدونی همه میخوان با گفتن خودشونو تخلیه روانی بکنن و اینجوری سبک بشن ولی همونطوریکه توی وبلاگ خودتم گفتم خوب شنیدن هنر بزرگیه مخصوصا توی دوره ما که همه دوست دارن فقط بگن راجع به بز و گوسفند هم باهات موافقم راستی وقتی خود خدا توی قران از پشه و سایر موجودات مثال میاره و خودشم میگه که کار من مثال آوردنه من چرا از مثال زدن خجالت بکشم مهم تفهیم و رسوندن فکرم بود که با این وسیله ساده حل شد
باز من میگم .تقویم استان آذربایجان شرقی مشکل داره تو بگو نه !! منظورم پست دیروزت که روز فرد نیست . حالا من هم برای اون پست نظرنمی ذارم تا متنبه شی و بد قولی نکنی. واما در مورد تفاهم یا عدم تفاهم خلاصه بگم :
پس زبان بی زبانی دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است
ببین به خدا تقویم ما مشکل نداره این دل منه که مشکل داره زوج و فرد حالیش نیست بد مصب !! جان من بیا و واسه قبلی هم یه چیزی بنویس گفتم جان من ها
راستشو بخوای اصلاْ متوجه نشدم این همه قیل و قال سر اون کامنت چی بود؟
به قول گفتنی یه خرده کامفیوز شدم
مهم نیست که کی چی می گه یاشار خان
تو می تونی یه دکمه رو بزنی و دیلیت
نیاز نیست آی پی افشا کنی و خون خودتو کثیف کنی
از تو بعید بود عصبانیت
مگه آدم نمی تونه از یه آی پی دیگه کامنت بزاره؟
این چه کاریه؟
آی پی لو دادن و این حرفا دیگه چه صیغه ایه؟
الان اگه بخوای از روی جنس نوشته دستت میاد این کامنت رو کی گذاشته یا این ۳۰۰ تا وبلاگ مال چند نفره
اگه بخوام برات مثال بزنم کلی وبلاگ هست این روزا که یه نویسنده دارن و خودت با خوندن مطالب می تونی اینو احساس کنی
بزار آدما راحت باشن
توهین نبود
بگه برو روانشناسی
خب رفتن اشکال داره
بزار اونم خالی شه
فحش که نداده
اگه داده بود اصلاض نباید پابلیش کنی
اینجا هر کی حق نداره هر چی تو دهنشه بریزه بیرون
اینجا براش خودت قانون گذاشتی
زیاد سخت نگیر
از هر کی اندازه فهمش انتظار داشته باش
اشکالی نداره مثال زدن
جداْ گاهی ماها از گوسفند هم بدتریم
۱۰۰ رحمت به گوسفند
جاداره اینجا من هم از تو و هم از سایر دوستان به خاطر اینکه کنترل خودمو از دست دادم معذرت خواهی بکنم
راستش هر چند دوست ندارم ولی میخوام اون کامنت و جوابشو پاک کنم و فراموش کنم که یه همچین اتفاقی افتاده
همیشه احتمال اینکه کسی حرفاتو بفهمه خیلی خیلی کمتر از یک هستش
از نظر ریاضی کسر یک بر یک میلیون بینهایت برابر صفر میشه پس همیشه امید هست
یک درجه از احمقانه هم اونورتر.....
سلام...
آنقدر خانه‌ی من تاریک است و فضای قفسم نزدیک است
که ز هرم نفسم میله‌های قفسم میشکند.
گاهی اوقات حرف دل خودمو هم نمی‌فهمم ...چه برسه به اینکه بخوام به تفاهم یا عدم تفاهم با مخاطبم فکر کنم.
میبینی توروخدا؟؟؟؟
تعطیل شدم رسما من!!!ا
یا حق
کلک خیال عزیز
من خوشحال میشم همیشه واسه درد دلات گوش شنوا باشم
آخه منم تعطیلم !!
اینو جدی نگیری ها
جالب بود.
مرسی
من عدم تفاهم رو دوست ندارم:(
از تفاهم بنویس
چشم گلم
بیا کامنتکی بذار!
--------------------
هنو قهری؟ چرا واسه من جواب ننوشتی!؟
دیروقت میرسم
بخدا کمی گرفتارم
چراقهر باشم گلم
الله
سلام
یه باری یه کسی ازم پرسید تفاهم یعنی چی ؟ اون موقع عجیب ترین سوال ممکن بود به نظرم !! ولی بعدا فکر کردم که واقعا یعنی چی ؟
یعنی واقعا "مهم این است که یکی بع بع کند و آن دیگری بفهمد !" من هم این سوال رو کردم از خودم ... اما فقط اخرش نتیجه این بود که .... نمی دونم یعنی چی !!!!!
ولی اولین باری که احساس کردم با کسی تفاهم دارم ، باز هم معنی اش رو نمی دونستم ولی حسش می کردم
معنی اش برای من این بود : (هرچند شاید نامفهوم)
هیچ کس از جنس ما نبود
این چنین که هستم...
که هستی...
نمی گویم صمیمی نمی گویم پاک!
ولی هیچ کس مثل ما نبود
حتی شبیه!
من گشتم
تمام دالانهای روشن
تمام تودرتوهای معنی
و تمام کوچه های انسانیت را
چون تویی نبود
این جای خالی از ان توست
هیچ زیبایی هیچ آشنایی هیچ احساسی آن را پر نخواهد کرد
باز خواهم گشت
خواهم رفت
تمام جاده های نگاه را
و تنها گرد این راه ها چهره ام را پریشان تر خواهد کرد
گاهی خود را در اینه می بینم و نمی شناسم
نگران می شوم!
نکند تو نیز مرا نشناسی؟!
حالا نگید بی ربط بود می خوره تو ذوقم :)
چه خوب می شد خود شما هم یه کامنت برای این پست بگذارید ...
در پناه حق
عالی بود
همه چیز به همه چیز ربط داره عزیز
راستش پیشنهاد خوبی بود شاید یه کامنتی هم خودم بزارم
سلام
چقده یهویی یه مدله دیگه نوشتی !
نمیدونم چی بگم ...آخه خیلی از حیوونا میتونن کنار هم راه برن حالا تو چرا گوسفند و گفتی ...ذهن من الان طرف گوسفنده که ببینم چه اتفاقی افتاده که تو انتخابش کردی !
میدونی نهال جان
روح حرف من همونه ولی گاهی لباسشو عوض میکنه
راستی جواب تو رو پاپیروس عزیز داده اگه خواستی بخوونش
واقعا گل گفتی...
آنها نیز می توانند!
عزیزم همه میتوانند
فقط کیفیت توانستنه که تفاوت داره
وقتی که اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند
وقتی که چشم های کودکانه عشق مرا
با دستمال تیره قانون می بستند
و از شقیقه های مضطرب آرزوی من
فواره های خون به بیرون می پاشیدند
وقتی که زندگی من دیگر
چیزی نبود هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم باید باید باید
دیوانه وار دوست بدارم
سما جان منم از زندگی فهمیدم که مثله اسم وبلاگ تو وسیع باشم
در ضمن شعر عالی ای بود
دستت درد نکنه و لذت بردم
اول بگم که شمیم خانم گل انگار مطلبی رو که یاشار خان تصمیم گرفتن شاید هر روز آپ کنن رو نخوندن
نمی دونم توی کامنتا خوندم یا توی پستا
اما بعد کنکور یاشار گفت که احتمالاْ هر روز حسش باشه که بنویسه پس می نویسه و دیگه زوج و فرد و زنونه و مردونه نداره
آخه همیشه زوج و فرد منو یاد نوبتای سالن ورزش- کتابخونه و غیره و غیره می ندازه که زنونه و مردونش کردن
هر بار قبل کامنت و اتصال با نویسنده وبلاگی سعی می کنم کامنتای قبلی رو هم بخونم تا تکراری نشه کامنت و اینکه ببینم نبض قضیه چه جوری می زنه و کی چی دستگیرش شده
و گاهی یاشار خندم میاد که نویسنده بیچاره چی گفته و کامنتا چی جواب دادن!
یعنی شاید توی (۱۰+ ؟؟ ) حالا چند تا کمتر یا بیشتر کامنتا فقط همون چند تا علامت سوال که نمی دونم چند تاست می گیرن که نویسنده چی گفته و بقیه فقط یه جور اعلام آپ کردن
این روزا همه می خوان فقط افکار خودشون خونده بشه واسه همین هر کی فقط یه جور اعلام وجود می کنه
و این نشون می ده آدما چقدر تنهان
اما راه رفتن همون تفاهم نیست
اینو کی گفته؟
تفاهم کلمه خیلی سنگینیه
هیچ دو تا آدمی رو نمی تونی پیدا کنی که ۱۰۰٪ با هم تفاهم داشته باشن
گاهی اوقات احترام گذاشتن به عقاید طرف مقابل باعث می شه که حس کنی باهاش تفاهم داری
اگر اختلافات پیچیده تر باشه و بتونی باهاش به راحتی کنار بیای یعنی تونستی به حد اعلای تفاهم برسی
اما اگه زیپ دهنت رو کشیدی تا چیزی نگی که طرف ناراحت بشه و از درون سوختی و کباب شدی و بوی کباب دل و قلوه و جیگرت همسایتو خبردار کرد که به به مراسم باربیکیو راه انداختین اون وقته که باید برای خودت متاسف باشی که داری نقش همون بع بعی رو بازی می کنی
گاهی چرا آدما می خوان فقط نقش بع بعی رو بازی کنن؟
یعنی نقشش راحته یاشار؟
چرا هیشکی نقش بز رو بازی نمی کنه؟
می دونی بز با گوسفند چه فرقی داره؟
جدی می گم توهین نشه یا بر بخوره به قبای یکی
گوسفند همیشه تبعیت می کنه از سر دسته گروه و راه اونو می ره و هر جا که اونو بکشه می ره
اما بز لیدر گروهه و همیشه خودش تعیین می کنه که کجا باید بره
حتی اونقدر کله خره که جاهایی می ره که گوسفند بیچاره نمی تونه بره و از اون بالای صخره به ریش گوسفندی که نداره می خنده
خیلی خنده دار شد مگه نه؟
اما به نظرم بز بودن برای تفاهم بهتر از گوسفند بودنه
البته چون خودت بع بع رو توی پستت آوردی منم این جوری جواب دادم
اما مهم اینه که آدم انسان باشه و بتونه به تفاهم واقعی برسه حتی اگه نظر مخالفی داشته باشه و نظر مخالفی هم بشنوه
میدونی همه میخوان با گفتن خودشونو تخلیه روانی بکنن و اینجوری سبک بشن ولی همونطوریکه توی وبلاگ خودتم گفتم خوب شنیدن هنر بزرگیه مخصوصا توی دوره ما که همه دوست دارن فقط بگن
راجع به بز و گوسفند هم باهات موافقم
راستی وقتی خود خدا توی قران از پشه و سایر موجودات مثال میاره و خودشم میگه که کار من مثال آوردنه من چرا از مثال زدن خجالت بکشم مهم تفهیم و رسوندن فکرم بود که با این وسیله ساده حل شد
بق بقو عشقولانه تره :)
حالا شاید بعدا از کفتر هم استفاده کردیم
ممنون که اومدی
:)) جدا در نهایت حقیقت خنده دار هم بود
میدانی مشکلی که گوسفندها ندارند و آدم ها دارند این است که گوسفندها نمیخواهند فهمیده شوند ولی آدم ها میخواهند !
ممنون
یکی از حرفایی رو که منظور من بود عالی اشاره کردی
خوب با هم راه رفتن هم یه تفاهمه!
باز من میگم .تقویم استان آذربایجان شرقی مشکل داره تو بگو نه !! منظورم پست دیروزت که روز فرد نیست . حالا من هم برای اون پست نظرنمی ذارم تا متنبه شی و بد قولی نکنی.
واما در مورد تفاهم یا عدم تفاهم خلاصه بگم :
پس زبان بی زبانی دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است
ببین به خدا تقویم ما مشکل نداره این دل منه که مشکل داره زوج و فرد حالیش نیست بد مصب !!
جان من بیا و واسه قبلی هم یه چیزی بنویس
گفتم جان من ها
سلام
مرسی که زنگ زدی.
مرسی از راهنمای تون
تفاهم هم می گم چیر خوبییه
خواهش میکنم و منم ممنونم