این کلمه صفت زشتیه و وقتی بخوای به کسی نسبتش بدی حتما عکس العمل شدیدی نشون میده ممکنه حتی کتک هم بخوری
ولی آیا چند نفر از آدمایی که عکس العمل نشون میدن واقعا دزد نیستن؟
دوستی دارم که توی یه شرکت کار میکنه اتفاقا وبلاگ هم داره هر وقت با هم باشیم راجع به کار زیاد شرکت گلایه میکنه و میگه روزی نیس که کار امروز به فردا نمونه این آدم وبلاگش رو هم از توی شرکت مدیریت میکنه یعنی کامنتارو تایید میکنه آپ میکنه وبگردی میکنه مطالب جدید پیدا میکنه دوستای جدید و.....
حالا به نظرتون این دوست من دزد هست یا نه ؟
من که میگم آره این آدم در آن واحد سه تا دزدی میکنه اولا وقتی رو که باید به کار اختصاص بده می دزده ثانیا نیروی انسانی رو که باید کار شرکت رو انجام بده (یعنی خودش رو ) می دزده ثالثا کامپیوتر شرکت و اکانت شرکت رو می دزده
یا مثلا یکی دیگه رو می شناسم که توی یه شرکتی کار میکنه که برای کارای بیرون اونو میفرستن این آدم برای سر زدن به یه شرکت همکار که شاید کمتر از نیم ساعت طول بکشه محاله که زودتر از دو ساعت مراجعه کنه بعد تازه برمیگرده میگه آدم باید زرنگ باشه (دقت کنید که آدم باید زرنگ باشه یعنی دزد باشه) من میرم و تو این فاصله به خونه سر میزنم ، نون میگیرم ، بچه مو از مهد میارم ، گاهی به دوستام سر میزنم و داروهای بابامو میگیرم و ...... تا بعد از ظهر که بیکارم یه کمی بیشتر استراحت کنم
یا مثلا چند وقت پیش گذرم به یه شرکتی افتاده بود که چند باری مجبور شدم برم و بر گردم
خانم منشی این شرکت بیچاره گوشی به دستش چسبیده بود ! نمیدونم شب که میخواست بره خونه گوشی رم میبرد یا نه ؟ روزی نبود که به مهین و شهین و مریم و میترا و ملیحه و مهناز و ژاله و سمیرا و سارا زنگ نزنه!
تازه به کسایی هم که زنگ میزد می گفت عزیزم خودتو اذیت نکنی ها هر وقت دلت گرفت یه تک زنگ بنداز رو موبایلم من خودم بهت زنگ میزنم ! عجب !
کارمند سادش صبح که میاد اداره اول زنگ میزنه به آبدارخونه ، از پشت گوشی میگه حمید آقا (حمید آقای تبرک) صبحونه مارو بیار! بعد از اینکه صبحونه رو خورد و چایی رم زد تو رگ تازه یادش میفته که اومده اداره !
شروع میکنه به سلانه سلانه کاراشو انجام دادن و فقط کافیه یه ارباب رجوع سلامش رو با احترامات لازمه عرض نکنه! اون روز دیگه کار تمومه ! تعطییییییییییییییییییییییییییل !
بعد از ظهرم که میشه سه ربع یا یه ساعت مونده به وقت اداری کارو تعطیل میکنه که وقت اداری تمومه ! مگه من کارمند چند میگیرم که خودمو واسه این دولت بکشم؟ و ....
از این تیپ دزدیا تا دلت بخواد فراوون
ساده ترین حالتش اینه که یارو حال نداره ، توی محل کارش توی اتاقش میشینه و دس به سیاه و سفید نمیزنه چرا ؟
امروز دل و دماغ کار کردن نداره اصلا هم دزدی نمیکنه نه اینترنت میره نه صبحونه شو اونجا میخوره و نه حتی قبل از پایان وقت اداری از روی صندلیش بلند میشه تنها کاری که میکنه میشینه روی صندلی و به در و دیوار نیگا میکنه حتی به تلفن هم دست نمیزنه که یهو به بیت المال خیانت میشه !
استفاده از ماشین اداره و این جور چیزارم انقدر کلیشه ای شده خودم خجالت کشیدم بگم (شما ببخشین)
پ.ن: ببینم شمام دزدی کردین ؟ نترس دنیای مجازیه کسی نمیشناسدت بگو
پ.ن2: من که خودم یه آدم پاکم ! البته اگه به این چیزا از این چنبه اش فکر نکنم
نمی تونم بگم نه
فک نکنم کسی پیدا بشه که هیچ دزدی ای نکرده باشه
ولی اگه از این جنبه بهش فکر کنیم ؛ و اگه باور کنیم این کارا دزدیه ؛ شاید بتونیم تغییرش بدیم
شاید بشه صادقانه تر هم عمل کرد ؛ حتما می شه
من هم دزدی کردم
اما مدت ها ست سعی کردم نکنم
علی رقم این که به نظر بقیه احمقانه است ؛ و همه می گن وقتی بقیه می کنن چرا من نکنم ؛ و . . .
خیلی وقت ها حتی دزدی ساده تر از اونیه که فکر می کنیم
مثل تقلب کردن تو امتحان
مثل دیر رسیدن سر قرار
مثل قبول نکردن کاری که می تونی
مثل
شاید خوابیدن وقتی که می تونی بیدار باشی
سلام.
جوابی رو که بهم دادی...خوندم...تقریبا قانع شدم...
خوب بود نیتت...
کلکم آپه....فرصت داشتی یه سر بزن.ممنون
سلام بر شما دوست گرام
اول اینکه چرا نگفتی آپ کردی...
دوم ایتکه ممنون سر زدی...
به امید دیدار
بای بای...
خیلی خیلی موافقم!!
امروز یکی از دوستهام از شرکتشون با من ۲۰ دقیقه تلفنی صحبت کرد! یعنی من شریک جرمم؟؟؟
سلام
من آپم
هممم، اگه قرار باشه همه این کار ها که گفتی دزدی باشه خوب من یه جورایی به دزد بودن یا نبودن خودم شک کردم!!(هر چند زیاد سخت گرفتی فک کنم!)
هر چند واقعیت تلخه بعضی وقت ها...
سلام.
خیلی ممنون به خاطر انتخاب موضوع. مثل همیشه یه موضوع مهم.
خیلی از همین دزدهایی که میگید تازه بعد از اینکه علت کار رو ازشون می پرسی و میگید این کارو نکنید. با اعتراض میگن: بابا مملکتمون....
بی خبر از اینکه مملکت رو خودمون داریم می سازیم.این ماییم که باید با رعایت کردن بعضی چیزا (که به نظر خیلیا شاید بی اهمیت باشه) جامعه رو بسازیم.نمی خوام شعار بدم ولی اینا واقیعته.
(البته بدون در نظز گرفتن بعضی چیزا.اهل سیاست نیستم و اصلا هم خوشم نمیاد دربارش حرف بزنم پس به همین اکتفا می کنم)
این گناه بزرگی است که انسان خوشبخت نباشد. "مولر"
فروزان جان سلام
اول از همه یه خواهشی ازت دارم لطفا آدرستو همین جا بزار تا به خاطر آدرس جای دیگه نرم و یه راست بیام تو وبت
از لطفت به موضوع انتخابی ممنونم به نکات خوبی اشاره کردی ممکلت رو خودمون میسازیم و این چیزیه که ما کاملا حس نکردیم
واقعا هم گناه بزرگی است خوشبخت نبودن
ممنون از جمله زیبات
سلام
مرسی که خبرم کردی
مطلب جالبی رو مطرح کردی
کاملا موافقم
بازم بیا سمت ما
تا بعد
یاشار عزیز
پست بسیارجالبی بود
ببین از قدیم اونائی که چیزی سرشون میشده گفتن:
گر حکم کنند که مست گیرند
در شهر هرآنکه هست گیرند
شما دراین بیت کلمه مست را بادزد عوض کن تا به یک نتیجه قطعی ازیک آمارگیری بی درد سر برسی
بای
سلام بر ژانوس عزیز
دوست خوب عادت کرده بودیم به کامنتای پرمایه شما
نمیدونم حوصله نداشتی یا مطلب چیز دندون گیری نبود
به هر حال دوست داشتم بیشتر راهنمایی میکردی هر چی نباشه هر آنچه رو که شما داری توی خشت خام میبینی من و امثال من توی آینه هم نمیتونیم ببینیم
بازم از لطف نظرت ممنونم
احتمالا اگه این این موضوع هم به نظر سنجی گذاشته بشه 99.99 درصد مون از این اتهام سربلند بیرون میایم .خودم ده ها وبلاگ خوندم که از محل کار مدیریت میشد وحتی ازاونجا چت هم می کردن .یه بار یکیشون کلی حرص می خورد که شرکتشون فیلتر کرده بود و به دنبال راهی میگشت که به کوری چشم روسای شرکتشون از فیلتر عبور کنه تا بتونه وبلاگ بخونه . چی میشه گفت . یه بار یه آقای دکتری تعریف مکرد توی تاکسی نشسته بوده ورادیو یه اماری رو اعلام می کرده که متوسط ساعت کار مفید تو ژاپن بیش از 7 ونیم اما تو ایران حدود 20 دقیقه . یکی از مسافرا هر وهر میخنده ومیگه .امارشون غلطه من یکی که روزی 20 دقیقه هم کار نمی کنم .
سلام شمیم جان
خوش اومدی
راست میگی توی یکی از کامنتای همین پست اشاره کردم که ما دچار فقر فرهنگی شدیم و این فقر به خدا از فقر اقتصادی هم بدتره حالا نمیخوام اونا رو با هم مقایسه کنم ولی همین قدر بگم که این آقای کارمند اگه دچار فقر فرهنگی نبود تو اون تاکسی جیک نمی زد که به عنوان یه کارمند داره آبروم میره نه اینکه سر بالا بگیره و اینو بگه
راستی یه چیزی یادم اومد ....
ما تو مدرسه یه فروشگاه داریم که مسئولش باید همیشه اونجا نشسته باشه و به بچه ها وسایل و اینا بفروشه اماهمیشه خدا باید با التماس بیاریمش چون یا داره صبحونه و نهار و میان وعده میخوره و با زور پول بالای جنسهای آشغالش بدیم ....تازه با کلی اخم و تخم و اینا هم میاد ....
به نظر شما این دزدی نیست ؟
سلام نهال جان
خوب عزیزم دزدی دزدیه دیگه
کسی که وظیفه شو انجام نمیده یعنی دزد
سلام دوست خوبم
وظیفه بود که زودتر از اینا خدمت برسم و تشکر کنم بابت اومدنت به وبم اما امتحان داشتم
حالا تموم شد اومدم
در مورد عشق یادتونه برام نوشته بودین من ۶ ساله عاشق شدم و بعدم اینکه فقط با گربه خودمو از غم و اندوه تخلیه میکنم
هنوز پستاتونو نخوندم میخونم بازم میام
شبتون بخیر
سلام باران جان
شب تو هم بخیر
خوشحال میشم سر بزنی ما که این پستا رو نوشتیم هیچی عایدمون نشد تو بخون شاید به درد تو یکی بخوره
سلام دوست عزیز
منظور من از نشناختن فراتر از این بود
این که تو مدیر این وبلاگی شناخت خوبیه ولی کافی فکر نکنم باشه برای اینکه ادعا کنم میشناسمت
کافیه؟؟
م عزیز
مام انقدرا پیاده نیستیم اگه چیزی میگیم نه بابت اینکه نمیدونیم بایت اینه که
دلمون صحبت با دوستان رو خیلی میخواد و حالا شرایط اقتضا کرده که به این روش پناه بیاریم
دوستی که نمی شناسمت سلام
به روز شدم
با کلماتی از دلتنگیهایم
از روزگار گرفته ام
از.............چه بگویم؟؟؟
سر بزن سرافرازم کن
سلام
بسیار بسیار خوب و به جا نوشتید .
منم ( شاید چون تازه کارم) تا حالا از این کارا نکردم !! البته به جز زل زدن که نمیشه گفت دزدی بوده ( به علت همون تازه کاری !)
البته اون تلفن های خانوم منشی حالت خوشبینانه بوده که شما در نظر گرفتید چون همه مونث بودند !!!
میگم شما چه حوصله ای دارید زود به زود اپ می کنید و بیشتر از اون چه حوصله ای دارید جوب همه رو اینجا میدید !!
مطمئنید دزدی نیست دیگه !!!!
شاد باشید و پایدار .
سلام مائده جان
ممنون که سر زدی
چیکار کنم دلم پره میخوام با این کارا خالیش کنم
جواب تقریبا همه رم میدم تا بدونن اونی که میاد وقت میزاره و میخونه داره وقتشو هدر میده و این حرفا رو به دیوار میزنه
موفق باشی
سلام
اگه از این دید ببینی که همه دزدن!
بله،منم احتمالا چند تا از این دزدی ها کردم!ولی انگشت شمارند و سهوی بودن.
من به روزم
منتظرم
بهتره نگی من دارم چی میگم
من هیچ وقت نخواستم از خلاف دفاع کنم و نمی کنم
شاید تو داری اشتباه می کنی!
هر کسی تحت شرایط خاص عکس العمل متفاوتی نشون می ده
اما وقتی مدیر یه شرکت براش مهم نیست کارمنداش به کارای خودشون برسن بهتره
آره نباید حق مردم رو خورد البته بازم ما کسی نیستیم که بخواهیم بگیم کی خلاف کاره کی نیست
شما که می گی نماز یارو بخوره تو سرش درست اون نباید از وقت مردم بذاره ولی بهتره در مورد این موضوع خدا تصمیم بگیره نه ما!
ما عادت کردیم خیلی راحت تهمت بزنیم و قضاوت کنیم!
من حرفم اینه آره این کار اشتباه که از وقت مردم بزنی اما شما هم در بیان این مشکل یه کم داری شلوغش می کنی
حالا تو اسم اینو بذار دفاع از خلاف!
موفق باشی
سلام سپیده جان
ممنون که انقدر سر این قضایا حساسی
میدونی وقتی معیار دستت باشه میتونی تشخیص بدی که چی بده و چی خوب و حتما لازم نیست قاضی باشی
در مورد اون مطلبی هم که گفتی خدا باید تصمیم بگیره مام منکرش نیستیم ولی وقتی معیار رو به چندین طریق به ما رسونده ما میتونیم تشخیص بدیم که چی بده و چی خوب ولی قضاوت نمیکنیم و حکم نمیکنیم فقط داریم نظر خودمونو طبق اون معیار بیان میکنیم
مهم اینه که حکم نهایی رو کی و چطور بده وگرنه من هر چی دلم بخواد بگم که نمیشه درباره اش تصمیم گرفت مردم هم عقل دارن حرف ناحق رو قبول نمیکنن مثله خودت که وقتی حرف با منطق خودت جور در نمیاد به سادگی قبولیش نمیکنی
قصد ما اینجا تهمت زدن به کسی یا چیزی نیست اگه کامنتای قبلی رو خونده باشی من خودم گفتم که غرض ما تلنگر به خودمونه که شاید مسیرمونو عوض کنیم و راه درست بریم شاید تا حالا فک نکرده بودیم که فلان کار هم دزدی محسوب میشه ولی وقتی به خودمون تلنگر بزنیم که هی فلانی داری خطا میری ها ! اونوقته که کار درست میشه
امیدوارم که برداشتی که از حرف من میشه باعث رنجش تو نشده باشه
موفق باشی
یاحق
سلام
منم زیاد شنیدم ...اما خودم تا حالا کار نکردم و نمیدونم چه جوریه !
فکر کنم اگه وقتت آزاد باشه و کسی نباشه که کارشو راه بندازی مشکلی نباشه و بتونی از نت استفاده کنی ....
وقتی آدمهای عادت میکنن به یه کاری ترکش براشون خیلی سخت میشه !
سلام نهال جان
حرفتو قبول دارم ولی فک نمیکنم تو ی اداره وقت خالی هم باشه یعنی اگه باشه که دیگه نیروی کار اضافی جذب نمی کنن
کار اداره حساب کتاب داره (یعنی قرار بود داشته باشه ) نیروی مازاد یا وقت مازادی توی اداره نیست که بخوان ازش برای کارای دیگه هم استفاده کنن
سلام....
حالا چه فرقی میکنه...ما بگیم دزدی کردیم یا نه...حتی اگه اینجا مجازی باشه...و همدیگرو نشناسیم...
.مهم اینه که کسی هست که مارو میبینه...اونو یادمون رفته...اون یادمون بیاد...کارمون درست میشه تقریبا...
اما اگه بخوای حساب کنی میبینی که وقتی داره کار میکنه...کارش هم یه بعد از زندگیشه....به کار برسیم...کمی هم اون بعدها رو در نظر بگیریم. هیچ‌جا تک بعدی بودن خوب نیست آدم پاک...اینم یه مدل توجیه!!!!
سلام به نقش خیال عزیز
عزیزم غرض فضولی تو کار تو نیسن غرض تلنگری به خودمون که آیا ما هم همینجوری عمل میکنیم یا نه ؟
مام از کارمون میزنیم یا نه ؟
و گرنه منکر نیستیم که اون مارو میبینه و حساب ریز و درشتمون دقیقا براش روشنه
میخوایم اگه تا حالا فک نکرده بودیم حالا فک کنیم و خودمون به حساب خودمون رسیدگی کنیم قبل از اینکه یکی دیگه بهش رسیدگی کنه میخوایم اگه بد هستیم عوض بشیم
سلام بر یاشار کبیر:
خوبی گلم:
حالا اینا که خوبه...
طرف ارباب رجوع داره...ارباب رجوع داره خودشو پشت در میکشه آقا یا خانوم داره نماز میخونه با خیال راحت بعد هم تازه یادش میفته که برای امواتش دعا نخونده .....قرآنو نماز قضاهاشم جمع میکنه یهو همه رو با هم میخونه من نمیدونم که اینا قبوله یا نه ...ای کمرشو....
یاشار جان این دولت جمهوری اسلامیه که مردم ما رو دزد کرده.....
من که سعی میکنم پاک زندگی کنم ؛تو این خطا نیستم از هر دست بدی از همان دست میگیری...
با شما هم همه جوره در این مورد موافقم...
فدای تو...
یا حق!!!
سلام شهرزاد جان
آی اون نماز و روزه اش بخوره تو اون سرش این آدم یعنی انقدر نمیفهمه که حق الناس نداده میخواد حق الالله بده میشه یعنی؟
گمونم خود خدا این چیزا رو برای بشر پیش بینی کرده بوده که حق خودشو میزاره آخر
سلام دوست عزیز
مطلبتون خیلی جالب بود. می شه گفت تقریبا تمام کارمندای ایرنی به نوعی دزدن و همون سه مور که شما اشاره کردین و گاهی خیلی بیشتر از اون رو می دزدن. فکر نمیکنم جز بعضی جاها یا بعضی افراد اگه تیم کاری ۸ساعت باشه بعضی ها بیشتر از ۸ دقیقه وفت بذارن.
شاد باشید
سلام شیرین جان
ممنون که بهم سر زدی
راستش حساب کار مملکت ما دیگه با کرام الکاتبینه دیگه از دست من و تو و از ما بزرگتراش هم خارج شده و فقط باید به خدا توکل کرد خدا رو چه دیدی شاید یه طوفان نوحی ، رعد و برق قوم ثمودی یا قحط سالی یا چه میدونم بیاد و مارو کمی به خودمون بیاره و خوب و بد رو از هم سوا کنه
خدا رو چه دیدی شاید بشه
ولی اگه من اونور خط افتادم ناراحت نشین ها
سلام مجنون جون
می بینم که پست نذاشته ۱۲ تا کامنت داری دوستم دارم بینم تو صبح تا شب بیکاری که همش نشستی و داری آپ می کنی به هر حال مرسی که به ما گفتی به روز شدی .
دیگه چه خبر ؟؟؟؟؟؟
سلام به عکاس باشی
هی تقریبا خوردیم به فصل بیکاری
ولی دلیل اصلی اینه که دردمون زیاده و داریم فریادش میزنیم تا شاید یکی بیاد و به دادمون برسه
ببین بید مجنون!
نمیشه اسم این کارو دزدی گذاشت !
خوب تو این مملکت چی سر جاشه که این سر جاش باشه!
خوب چه اشکالی داره اگه ادم یه وقت اضافی داشته باشه به بقیه کاراشم برسه؟!
اون بیچاره ای که صدتا کار ریخته سرش کسی رو هم نداره که کمکش کنه باید بره استعفا بده یا بره بمیره بهتره؟!
من با کسایی که سوت می زنن و کار مردم رو انجام نمیدن کاری ندارم
ولی قبول کن که آدما رو میشه تفکیک کرد و به این راحتی به همه دزد نگفت!
سپیده جان
میبینم که میخوای از یه خلاف واضح دفاع کنی عزیزم ببین دقت کن که ما انقدر به این دزدیا عادت کردیم که تو میخوای ازشون دفاع کنی یعنی اینایی که گفتم هیچ کودوم دزدی نیست
دوستی داشتم که باباش میگفت که توی پتروشیمی های ایران بهترین پتروشیمی که بیشترین وقت مفید رو داره پتروشیمی ماست که اونم روزی چهار ساعت و سه ربعه حالا حسابشو بکن بقیه وضعشون چیه !
ببین بهت حق میدم که ناراحت باشی چون با این حساب کل مملکت داره دزد محسوب میشه ولی این یه واقعیت تلخه که ما اینجوری شدیم
در ضمن راجع به اون دوستمون هم باید بگم اگه دقت کرده باشی اون داره از وقت اداره میدزده که بعد از که واسه خودشه یه کمی بیشتر استراحت کنه
منم قبول دارم که آدما رو میشه تفکیک کرد ولی این تفکیک بین خوب و بد نیست بلکه بین بد و بدتره
ما یک وقتهایی خودمان را میدزدیم از هم...
این را فراموش کرده بودی یاشار...
فاطمه عزیز
نیگا به خودت نکن که سر سنگین شدی و انگار نه انگار که یه بید مجنونی هم هست
عزیزم ما میایم وسر میزنیم و گه گداری هم یه کامنتکی میزاریم و بر میگردیم
سلام یاشار جان
میدونی داستان های من دو چهره دارن
یکی چهره دور و دیگری چهره نزدیک
کم افرادی هستن که به این موضوع توجه می کنن
و البته بگم که این سبک کاملا یه سبک جدیده که خودم و چند تا از بروبچه ها
ابداش کردیم
بعد از سابقه چندین و چند ساله ام در وبلاگ نویسی
حالا یه وب زدم که این سبک رو منتشر کنم
این بده ؟
مفهوم داستان رو فقط یه نفر گفته که میتونی با مراجعه به قسمت نظرات وبم ببینی
ولی باز هم ممنونم که سر میزنی و مشکلات منو میگی
اینا که مردم به اصطلاح عادین
مدیر گروه دانشگاه ما زود تر از ساعت 10 نمیاد وقتی هم میاد از دقیقه ای که وارد اتاقش میشه جلسه داره از ساعت 11.5 هم قصد رفتن به غذاخوری میکنه چون قراره ساعت حوالی 1 ناهار بدن از اونجام که میاد بیرون تازه اگه نخواد ساعت 2 خونه باشه با دوست و همکار میره پیاده روی تا غذاشو هضم بده و ....
تازه این آدم هییت علمی هم هست و اصولا باید کار تتحقیقاتی و تالیف کتاب و اینجور چیزا داشته باشد ولی خداییش ما که ندیدم
خلاصه کنم این آقا یه دزد سر گردنه است
جای پای رهروی پیداست
کیست این گم کرد ره؟ این راه ناپیدا چه میپوید؟..........
سلام ممنون از اینکه دم به بلاگ گذاشتین
این نیز بگذرد...........
دستنوشته های قشنگی دارین
همیشه منتظر نظرات ارزشمندتون هستم................
و دیگر هیچگاه نخواهم رقصید
پاهای گناهکارم دیگر آهنگی ندارد...
سلام نوا جان
تصویر قشنگی از احساس گناه بود
ممنون
دلم واسه خودمون می سوزه
دلم واسه کشورم می سوزه
دلم واسه مردم کشورم می سوزه
اصلا معلوم نیست چه مرگشون شده؟
چرا همه چی رو قاطی کردن؟
اگه با دولت مشکل دارن با ملت که نباید مشکلی باشه
مگه نه؟
همیشه از این مسائل دلم می سوزه
همه ی این دزدیهای شرافتمندانه
کاش فرهنگ مردم کشور ما هم یه کوچولو مثل فرهنگ چین و ژاپن بود
کاش ...
چرا اونا سرشون می شه این وظایف و ما سرمون نمی شه؟
چرا اونا می فهمن وقت اداری یعنی چی اما ما نمی فهمیم؟
چند وقت پیش کارم گیر یه امضا بود
۱۰۰ تا اتاق رو گشتم تا بالاخره آقا رو یه جایی پیدا کردم که نشسته پای صحبت با چند تا فیلسوف دیگه
کلی با خودم کلنجار رفتم که اگه صداش کنم بگم بیا برو اتاق خودت کلی ملت رو سر کار گذاشتی یه وقت بد نباشه
تازه باید سرش داد هم می زدم اما از خودم خجالت کشیدم
با هزار کرشمه به بقیه می گه اینا که نمی زارن. من باید برم ...
طرف خجالت نمی کشه وقت اداری یعنی باید همون جایی باشی و بشینی و فکت رو پیاده کنی که محل کارته نه چند فرسخ اون طرف تر
وای که چقدر دلم خونه از است این آدمای وظیفه شناس
با هزار زحمت و منت و التماس و خواهش می رن سر کار بعدش به زمین و زمان بد و بیراه می گن که چی فکر کردین که چی؟ مگه من هم آدم نیستم استراحت کنم (یعنی همه ی وقت اداری البته)
آقا با این پست خون به جیگر بودیم داغ دلمونو تازه کردی
پاپیروس جان
عزیزم خوبه که تو چند فرسخ اونور تر پیداش کردی ما که وقتی گمش میکنیم باید بریم و فرداش بیایم تا شاید حضرت آقا گوشه چشمی به ما داشته باشن منت سرمون بزارن و یه امضای ناقابل بندازن پای نامه مون
تعجبی نداره اینجا ایران است !
آپم سربزنی خوشحال میشم :*
ببینم تقلبم جز همین دزدیا حصاب میشه اگه میشه منم جز لیست دزدا بنویس اونم از نوع حرفه ایش !
سلام صابون جان
آره عزیزم حساب میشه
نگران نباش نوشتمت تازه توی لیست حرفه ای هاش!!!
وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.iranmaxim.blogsky.com
ثبت نام در جایزه 800 دلاری و 3000 دلاری
http://www.clickwoman.blogsky.com
زنان کلیکی
سلام ببخشید قبلاهم گفتم که به علت تفاوت دیدگاهها و موضوعات مورد بحث از لینک کردن شما معذورم ولی خیلی ممنونم که به من سر میزنید
فراموش کردم بنویسم که موضوعتون رو خیلی قشنگ شروع کردید و ادامه دادید.
آره تو خیلی پاکی...
و این خیلی عجیبه!
فقط مورد کارمندا و ارباب رجوع ها دلمو به هم میزنه. بقیه شونو نه تنها بد نمی دونم بلکه تایید هم می کنم.
خود من نزدیک ۳ ساله که هزینه ی اتصال به اینترنت نمیدم. اشتراکم دزدیه
مگه چیه؟
عزیزم اسمارتیس جان
من که گفته بودم پاکه پاکم
حالا میخوای اسم تورم بنویسم توی لیست اینی که گفتی دیگه خیلی ضایع است
من اره!
همیشه به این مسئله فکر کردم که وقت بیشتری رو که باید صرف یاددادن و تربیت کردن بچه‌هام بکنم با وقت گذروندن سر نت دزدیدم! واقعا این رو حس میکنم!
فروردینی عزیز
دزدی که تو بهش اعتراف کردی میتونه خیلی عواقب بیشتر از اون چیزایی که شاید به نظر من و تو بیاد داشته باشه شوخی نیست تربیت یک یا دوتا بچه است خواهشا دقت کن