هر چی می خوام تا عاشورا هیچ چی نگم باز نمیشه
دیروز یه گفتمان سی.یا.سی یا اجتماعی از تلویزیون راجع به کمبود گاز توی ارومیه و قطع شدنش توی استان آذربایجانغربی در جریان بود مام از قضای روزگار رسیدیم و یه گوشه ای از اون رو شنیدیم
نمیدونم خود وزیر نفت بود یا نماینده اش که داشت قطعی گاز رو با یادداشتهای از پیش آماده ای که توی جیبش گذاشته بودن توجیه می کرد این آقا پاشو تو یه کفش کرده بود که مردم باید صرفه جویی کنن و مجری برنامه استانی که به صورت آنلاین داشت صحبت میکرد مستاصل مونده بود که چه جوری به این آقا خر فهم کنه که آقا ما گاز نداریم ،توی سرما موندیم ، نون نداریم ، غذای گرم نداریم، چای نداریم ، و بسیاری نداریم های دیگه
مونده بود که چه جوری بگه که آقا من میگم نره تو میگی بدوش
ولی انگار نه انگار
بعدش آقای نماینده وزیر نفت یه لامپ بالای سرش روشن شد و یهو یه فکری به نظرش رسید بعد گفت آذربایجانغربی یکی از دورترین استانها به منبع گازه و 1800 کیلومتر با منبع گاز فاصله داره واسه همینه که کمه و دچار قطعی میشه این آقا یادش رفت بگه که آذربایجانغربی دقیقا توی تقاطع ترانزیت گاز به اروپاست که ایران بهشون گاز میفروشه یعنی اگه فشار گاز اونقدر کمه که به آذربایجانغربی نمی رسه چه جوریه که برای فروش به کشورهای اروپایی می رسه ؟!
بعد آقای نماینده فرمودن که رکورد تولید گاز توی کشور هر روز داره شکسته میشه!!
آقای نماینده ! یعنی تا الان دوستان ما توی پالایشگاهها گشادانه کار می کردن و لی حالا که زور بالا سرشون بوده گشاد بازی رو گذاشتن کنارو بحمد ا... دارن کار میکنن چون رکورد تولید چیزی نیست که بدون افزایش تکنولوژی شکسته بشه و اگرم اینطور بود دیگه هر روز هر روز که نمی شکست !
تازه این آقای نماینده با مباهات تمام اعلام کردن که ظرفیت گازرسانی نسبت به پارسال بیشتر شده و همین که مردم سایر استانها دچار قطعی گاز نیستن نشان دهنده همین تلاش بی وقفه است
این آقا فکر می کنه مردم خبر ندارن که دلیل عدم قطعی گاز توی بقیه استانها قطع گازرسانی به ترکیه است که از اول موج سرما قطعش کردن تا نکنه مردم همه شون یه باره جیکشون در بیاد
حالا این مساله رو از این آقا قبول کردیم به نظر شما ظرفیت مصرف گاز توی ایران از پارسال به امسال چقدر بیشتر شده که هم ظرفیت افزایش یافته تولید هم ظرفیت قطع شده ترکیه که داره به شبکه تزریق میشه و هم رکورد زنی عزیزان پالایشگاهی هم نمی تونه کمبود مملکت رو جبران کنه و باز دچار قطعی هستیم؟؟؟
پ.ن: اگه چیز خاصی یادم رفته شما ببخشین نمیخواستم آپ کنم مجبور شدم
پ.ن2: اگه یه جایی از مطلب می لنگه یا نارساست بزارین پای عصبانیت من و اینکه از اول گزارش نرسیدم گوش بدم
پ.ن3: توی مصرف گاز صرفه جویی کنین تا این زمستونم بگذره ببینیم رو سیاهیش واسه کی می مونه؟؟؟
آقای نابغه
ای پی دی برای امریکاس
از وبگذرت نیگا کن
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فعلا هیچ چی
سلام دوست عزیز. ممنون به من سر زدید. خیلی وقته دیگه پای صحبت هیچکدوم از برنامه های تلویزیون نمی شینم. اینجوری کمتر غصه می خورم. شعرتون خیلی زیبا بود. ایکاش همه مثل اون بزرگوار فکر می کردن.
پاینده باشید.
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
سلام دوست گلم
ممنونم که به من سر زدی
وبلاگت عالیه امیدوارم که موفق باشی بازم بیا پیشم
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
سلام !!
با اینا رو ولشون کن اینا همیشه در حال روشن شدنن !! لامپ بالا سرشون اگه روزی شونصد بار روشن نشه که آب از گلوشون پایین نمیره !!!
مملکت داریم ماشالله !! آخرشم همین کشوری که دارن بش گاز صدقه میدن یک بلایی سرشون بیاره که ...!!
باز دهن من وا شد !!!!
فهلا !!
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
سلام دوست عزیز
ممنون که اومدید و نظر دادید
شما ادعای مسلمونیت میشه؟
مثلا تویی که پست دادی به مناسبت محرم مسلمونی
نه عزیزم به اینا نیست به اعمال و رفتار آدمهاست
منو که میبینی آدمی نیستم که محرم مسلمون بشم بعد محرم....
موفق باشی
میدونی مشکل اینه که ما نه توی محرم ادعای مسلمونیمون میشه نه توی رمضون و نه توی هیچ وقت دیگه
اصولا نیازی به چنین ادعایی ندارم اخه همچین مسلمون مسلمونم نیستم
فکر میکنم از کامنتم یا بد برداشت کردی یا اینکه حرفام آزرده ات کرده که به هر صورت من ازت معذرت میخوام قصدم رنجوندنت نبود
امیدوارم مکدر نشده باشی
یا حق
بله اقا یاشار
من نه اینکه توی بلاگ اسکای وبلاگ دارم
که توی بلاگفا هم تحت همین عنوان وبلاگ دارم
طبق معمول رو سیاهی به زغال می مونه دیگه!!!!!!!!!!!!!
ممنون از تو
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
سلام
نفس عمیق بکشین و خون خودتونم به جوش نیارین این زمونه همین کار ازتون بر میاد
شعرتون هم قشنگ بود من غبطه می خورم به کسانی که طبع لطیف شعر گویی دارن
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
سلام
شما حق داری
بستگی به این داره که چی جای من ها می شینه
اگه من تو دومی حب؛ حر؛ تو یا غم یا ... شاید توجیه مناسبی برای همزادی باشه
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
من شنیدم توی این روزها ایران همچنان به سوریه گاز می فرسته و فقط مال ترکیه ارو قطع کرده!!
وقتی منتقدی نباشه همین میشه کار مملکت!
نتیجه گیریش اینه که در هر حال این مردم هستن که این وسط باید هزینه بدن!!
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
سلام
ممنون از حضورت
شرمنده از تاخیر سر زدم اما بی کامنت
باید بگم اگه مکدر شده بودم تائید نمیکردم
من به نظرتون احترام میزارم و یه دنیا ممنون بابتش
حرفتونم حق بود
اماااااااااااااااااااا
من عادت ندارم همه چیز و شفاف و درست بنویسم
یه جور لفافه گویی
اون متنمم این جوری بود
اگه درست خونده باشی مقایسه بین دو نویسنده نبود فقط یه انتخاب تو حال و هوای اون موقعم
اصلا ربطی به ترجیح داستان وطنی و غیر وطنی نداشت
خودمم که گفتم کج سلیقگی محض بود
اما بذار به حساب ثبت بعضی لحظه هاااااااااااااا
البته بی اشاره
فک کنم اعتراف پست بعدش عیان بود ...........
به هر حال خوشحال میشم کتاب خوب سراغ داشتی معرفی کنی
یه چی دیگه من قوه تخیلم خوب کار نمیکنه از تعلیقم خوشم نمیاد اینه که اگه جای خالی رو خودت پر میکردی بهتر بود
در هر صورت ممنون
یا حق
به روزم خوشحال میشم سر بزنی و دعام کنی
شما هم مثل من بی خواب شدین؟
ای کاش همه معنای عشق رو خوب می فهمیدن
سلام
خوبین؟
به روزم
نقد با مزه ای بود............از اینکه سر زدید یک دنیا ممنون و متشکر...............بازم به وبلاگ من سر بزنید ...خوشحال میشم...............
................
..............
............
ایام سو گواری رو هم به شما دوست خوب تسلیت میگم...........
فعلا تا یه فرصت دیگه............
ما منتقد خوبی هستید.از نظرتون تو شرق بهشت ممنونم.
منطقتون کاملا به جاست ...
ممنون از سر زدنتون به بلاگم ...
من سجاده آب نمی کشم از این جور آدمها هم متنفرم
مرسی از اینکه سر زدی به بلاگ من
اون شبکه سه رو ندیدی .طرف خیلی سرخوش تر از اینا بود .مجری میگه یه چیزی بگین اونایی که گاز ندارن یه کمی دلگرم شن .آقای سرخوش شروع میکنه از مراحل تولید گاز میگه ودر پایان از همه زحمتکشان غیور شرکتهای گاز وتوابع تشکر میکنه .به جان خودم راست میگم .تازه آخرش مجری میگه خدا ایشالا به شما وهمکاراتون سلامتی بده .واسه چیشو .من که نفهمیدم والا .
سلام
ممنونم که سر زدی
چی رو؟
ببخشید دستامو
منظورم دستام بود
این آذربایجان اینقدر سرده که هوش حواس واسه آدم نمیزاره
سلام
من هر چی فکر کردم اون تناقضی رو که شما در نوشته ی من دیدید رو متوجه نشدم
پس خودتون توضیح بدید
در ضمن! خود شما چرا سیاسی رو نوشتی سی.یا.سی؟!!!
من نمی خواستم مسیر حرکتم مشخص باشه... برای همین میدون نوبنیاد رو نوشتم پایگاه جدید! و ونک رو هم اونطوری نوشتم چون نمیشد طور دیگه ای نوشت
حالا فهمیدی آدم الکی گیر بده(چی گفتم:))
الکی گیر میده
سلام مجدد
دوباره نظرتونو خوندم
منظورتونو از تناقض نفهمیدم!
کدوم تناقض؟ راجع به کدوم تناقض خواستی بیشتر بدونی؟
ونک رو هم همینطوری اونطوری نوشتم
همه ی ملت می دونن ونک چه خبره
شما نیازی نیست داغ کنی
منم متاسفانه مسیر دانشگاهم طوریه که از اون جا رد میشم
اما اصلا خوشم نمیاد از اونجا رد بشم
حالا که چی؟
این چیزا چیه اومدی واسه من نوشتی؟
اصلا شما؟
سلام
من متوجه حرف های شما نشدم
من هر چی که دلم بخواد می نویسم و خیلی هم واضح می نویسم و اصلا هم دو پهلو نمی نویسم(سعی می کنم که اینطوری باشه)
حالا نمی فهمم که شما چی میگی و یهو از کجا سر و کله ات پیدا شده و حرف حسابت چیه...
سلام
مرسی یاشارجان به وبلاگ کوچولوی من سرزدی و نظر دادی
همیشه میگن کبوتر با کبوتر باز با باز حداقل عقاب خروس نیست خواستم اوج بگیرم با من هست و
سلام ممنونم از اینکه به من سر زدی
راستش اگه بخوام منظور اون عکسو توضیح بدم خیلی بیشتر از یه کامنت طول میکشه ولی امید وارم با این بیت شعر منظورمو متوجه بشی
من وصل یارم آرزو اورا به سوی غیر رو
نه من گنه دارم نه او تغصیر دل است این کارها
متاسفانه طرف فامیله اونم دختر خاله
دوست عزیز
وبلاگ خوبی دارید
از شما رسما دعوت میکنم به من سر بزنید
با احترام اشتیاق ومحبت فراوان
با سلام
ممنون که سر زدین
در مانی تور من که خوبه
وبلاگ من هم یلی بازدبد کننده نداره
اگرم کسی بخواد بخونه که میخونه
طرح قالبم اینه
سیاهه
همه جا سیاهه
اینم روش
ولی باشه
وقت شد یه کاریش می کنم
راستی شما از کجا وبلاگ منو پیدا کردین؟
چیکار کنم من همین جور غریب نوازم
دست خودم که نیس
البته این قطعی گاز واسه وزارت برق بد نشد،بخاری برقی هایی که تا دیروز تو انبارها خاک میخوردند رو قیمت کردی؟؟؟
salam duste man chashm hatman in dafe ke up kardam khabaretun mikonam.sharmande age faramosh kardam.mamnun ke be yade man budin va sar zadin.
اره تنهایی ما با خدا فرق می کنه
شاید ضعف ما
شایدم قدرت خدا
اما هرچی هست تنهایی قابل انکار نیست
زن این جوری وقتی عاشق می شود و می فهمد نفس یکی با همه ی نفس ها فرق
می کرده٬ چه کار می کند؟
وحشی می شود٬ هار می شود٬ می شود مثل یک پرنده ی رها که انداخته اندش
توی قفس٬ هی خودش را می کوبد به در و دیوار٬ می خواهد یک کاری بکند ،
یک جوری٬یک طوری٬نگذارد٬روند حادثه ها را تغییر بدهد٬یک کاری بکن آخر لعنتی!
و هی نمی داند.. هی نمی تواند... هی دستش کوتاه است... قدش کوتاه است...
هی هی هی...
زن این جوری می گوید گوربابای سیمون دوبوار.
جنسیت اش... جنسیت لعنتی اش دیوانه اش می کند... غریزه اش فریاد می کشد...
می‌خواهد یک کاری بکند٬ یک جوری ٬ یک طوری٬ نگذارد....
زن این جوری فرو می رود توی صندلی اش و زل می زند به آدم ها که می آیند و
می روند و هی از خودش می پرسد: چی کار کنم؟ و می خواهد یک کاری بکند
بالاخره. خودش را می کوبد به در و دیوار.
می خواهد بگوید نرو. می خواهد خواهش کند . یا نه... التماس کند..
می داند نمی تواند دستور بدهد بمان٬ آخر تو داری می روی... صبور... سنگین...
سرگردان... دلش بام بام... می لرزد. سردش است... می گردد دنبال چیزی...
پناهی...همه ی لرزش دل و دستش از این بود ... تا عشق پناهی گردد...
پناهی نه...و نمی فهمد فرق عشق و زندگی را و مگر زندگی بی عشق هم می شود؟
زن این جوری خوشش می آید از این بیت که«عشق من تو را وحشی است»٬
می خواهد بدزدد تو را از همه ی دنیا٬ یا بمیرد.
زن این جوری دیگر هیچ کاری بلد نیست. هیچ جمله ای بلد نیست.
فکرش کار نمی کند. حواسش پرت است. چیزها هی از دستش می افتند. ظرف ها
هی می شکنند٬پارک کردن یادش می رود٬سلام کردن٬ راه رفتن٬ نفس کشیدن حتا...
فقط شامه اش خوب کار می کند.بوها را٬بوی تو را،که جایش می گذاری گاهی٬
می بلعد.گرسنه است و یک ذره هوای تو را می خواهد و دیگر بلد نیست هیچ کاری را٬
و جز دوستت دارم٬ هیچ چیز به فکرش نمی رسد.
می خواهد راهت راببندد٬ نمی تواند٬ نمی شود...
کوه را
از نگاه تو می بایست فهمید
استوار و
سر بلند
سر سخت و
پا در جای !
و آب را
با وضوی تو
گوارا و پاک
نرم و فروتن!
ای شبهای پر آلام تو
آکنده از عطر تحمل و لبخند!
با نقاب روشنی بر چهره ات
که از ظلمات
ارمغانی از نور می آوری
ای کاش می دانستی
چند چشم
چند نگاه
قدرت از دیدار تو می گیرند
و چند امید
با تو اوج می گیرند
و با تو به نهایت خویش می رسند
***
عشق را
از تو می بایست فهمید . . . .
سلام...
من که ندیدم این گزارش رو...
و البته خوشحالم که ندیدم...
چون جز حرص خوردن نتیجه ی دیگه ای نداشت...
من نمی دونم چرا گاهی همه ی ما ها رو ...فرض می کنن!!!!